Presented by ZirNevesht.CoM

ترجمه و زيرنويس: فرهاد سرشين
kurdistan_invisible_country@yahoo.com

 

همه را مي توان براي مدتي فريب داد
بعضي را براي هميشه
.ولي همه را براي هميشه نمي توان فريب داد
"آبراهام لينکلن"

 

تيــــم تــرجـــمــه ســـايــــت
.:: WwW.RapidBaz.Org ::.
.بـــا افتـــخــار تقــديـــم مــي کــند

 

"به ارث بردن باد"

 

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

 

اون براي من کافيه

 

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

 

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

 

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

و اون براي من کافيه

 

اوه، همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

 

اون خوب بود براي يونس پير

اون خوب بود براي يونس پير

اون خوب بود براي يونس پير

 

و اون براي من کافيه

اون خوب بود براي بچه هاي يهودي

 

اون خوب بود براي بچه هاي يهودي

اون خوب بود براي بچه هاي يهودي

 

و اون براي من کافيه

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

 

اون براي من کافيه

 

اوه، صبح بخير، خانم ها و آقايان جوان

 

صبح بخير مهمونا

 

درس علمي امروزمون رو

با بحث روي تئوري داروين ادامه مي ديم

درباره ي تکامل انسان

 

حالا، همون طور که ديروز بهتون گفتم

تئوري داروين بهمون ميگه

که انسان از گونه ي ساده تري از جانوران تکامل يافته

 

از اولين تک سلولي جنبنده، اينجا در دريا

به ميمون و درنهايت به انسان

بذاريد بگم بعضي از شما دوستان احتمالا موافقيد

به همين دليله که بعضي از ماها مثل ميمون ها رفتار ميکنيم

 

اما آنچه که آقاي داروين سعي مي کرد به ما بگه

به روش خودش

برترام تي.کيتس

 

بي خيال شو، سام

تو منو خوب مي شناسي

برت، تو متهمي

 

به نقض ماده ي 31428

جلد 37 ، ماده ي 31428 قانون ايالتي

که تدريس هر تئوري اي که

منکر خلقت انسان، آنطور که در انجيل آمده باشد را

براي معلمان مدارس عمومي غير قانوني ميداند

و بخصوص تدريس اينکه انسان از

گونه هاي پست تري از جانوران تکامل يافته

برترام کيتس، به موجب اين حکم من شما رو دستگير مي کنم

 

!محاکمه ي ميمون

اينجا يکي ديگه هست

"ميمون در هيلزبورو مي درخشد"

همه ي دنيا بهمون مي خندن

 

ببينيد، از شيکاگو

 

هيلزبوروي بهشتي

 

"آيا سوراخي تو سرشه؟"

"يا سرش تو سوراخه؟"

 

دارم بهتون مي گم، ما زيادي تند رفتيم

بذار بخندن

ما براي خدا مي جنگيم، مگه نه آقاي کشيش؟

خوب، من ترجيح مي دم چند تا کافر بهم بخندن

تا اينکه بچه هام به انجيلم بخندن

 

خوب، اونا خدا رو هم مسخره کردن، نکردن؟

و اونا خدا رو کوبيدن و سيلي زدن

و اون طرف ديگه ي صورتش رو به طرفشون گرفته

آمين

 

ببينيد، آقاي کشيش، ما نمي خواهيم بکوبيمشون

ما فقط مي خواهيم متوقفشون کنيم

تام، تو دادستاني

 

کاري نيست که بتونيم انجام بديم؟

خوب، از ديدگاه من

من... فکر مي کنم اخلاقي نباشه اينکه من نظرم رو بگم

پس تو همون بهتر که برگردي مدرسه ي حقوق

 

آقايون، از شما مي پرسم

 

به ما چه يه دسته غريبه و حقه باز چي فکر مي کنن؟

فرانک، تو تا حالا يه فرانسوي داشتي تو هتلت؟

حالا نگاه کن، تو داري موضوع رو

و تو از کي تا حالا يه کيلو جو

به يه ژيگول نيويورکي فروختي؟

آسمان ما رو انتخاب کرده که راه رو نشون بديم

تا راه رو براي ديگران روشن کنيم

 

به طرف چوپان، به طرف گله

ما گوسفند نيستيم، آقاي کشيش

خب، من ترجيح مي دم يه گوسفند باشم تا يه بز يهودا

يه دقيقه صبر کن
يه دقيقه صبر کن

 

به عنوان شهردار هيلزبورو

من از قوانين اين جامعه حمايت مي کنم

 

مهم نيست چقدر رو آينده ي سياسي من تـأثير بذاره

حالا، من بايد چشم پوشي کنم از اينا ...از اين تهمت ها

درست مثل آب پشت سر يه مرغابي

حالا نگاه کن، به هر حال تو فقط 2 ماه ديگه شهرداري

و تو نبايد به عنوان نفر اول انتخاب مي شدي

تو شهردار کثيفي بودي

 

دوستان من

 

همون طور که مي دونيد، من با ارقام

حساب ها، چک ها و موازين سروکار دارم

بانک من طبق اصل واقعيت عملي عمل مي کنه

و همين طور خودم

آيا اطلاع داريد، دوستان من

که دانشگاه هاي بزرگ کشور

 

دانشجوهاي متقاضي ايالت ما رو

به خاطر اين قانون فاقد شايستگي لازم مي دونند؟

 

حالا، من نمي دونم ايده ي کي بود

يه تخته روي هيلزبورو آويزون کنيم

که نوشته: اسب-و-درشکه

 

اما تا اونجايي که به من مربوطه، من روي عهد عتيق سرمايه گذاري نمي کنم

من مي خوام بانکم اعتبارش رو حفظ کنه

با نيويورک، پنسيلوانيا، ايلينويس

و شايد بخوام بچه ام به دانشگاه ييل بره

حالا، من هم مثل هر کس ديگه تو اين اتاق
اعتقاد دارم به

يک ديدگاه بنيادگرايانه از انجيل

اما ما نمي تونيم بر روي اين همه پيشرفت چشمامون رو ببنديم

 

بر روي هر چيزي که نشون ميده

 

يه دقيقه صبر کن
يه دقيقه صبر کن

متيو هريسون بريدي داوطلب وکالت (عليه متهم ) مي شود

 

در محاکمه ي ميمون

 

متيو هريسون بريدي

خداوند دست راستش رو به سوي ما دراز کرده

و من با او همکاري خواهم کرد

آنها از تپه ها سرازير خواهند شد

اين شهر مثل بشکه اي از سيلاب پر خواهد شد

اون از شاتاکوا (نام درياچه اي) در چاتانوگا (شهري در تنسي) بزرگ تر خواهد بود

و اينقدر مردم ميان که جاي سوزن انداختن هم نخواهد بود

و اونها (مخالفان) خورده خواهند شد

اين قضيه هيلزبورو رو روي نقشه ي اين کشور جاودان خواهد کرد

بياييد از خداوند سپاسگذاري کنيم

بياييد دعا کنيم

تو بهتره شروع کني به دعا خوندن، پسر

تصورش رو بکن، متيو هريسون بريدي مياد اينجا

من براي رياست جمهوري بهش رأي دادم

دوبار

يه بار 1900
و يه بار هم 1908

من حق رأي نداشتم وقتي که اولين بار انتخاب شد

اما پدرم رأي داد

من يه بار در نشست شاتاکوا در چاتانوگا ديدمش

وقتي حرف مي زد ديرک هاي چادر مي لرزيد

 

کي مي خواد وکيل تو بشه، پسر

هنوز نمي دونم

به يه روزنامه تو بالتيمور نوشتم

اونا يه نفر رو مي فرستن

خوب، بهتره مشهور باشه

 

آااه، احتمالاً يکي از اون خبرنگارهاي روزنامه باشه

 

تو يه آدم معروفي

آره

اوه، برت، اهميت نمي دي، نه؟

فقط واسه تظاهر

نمي دونم کيه

باشه. نگران نباش، مورت

 

خيلي خوب
باشه

 

کيه؟

مورت

 

راشل

بيا تو

 

آااه، واسه برت کادو گرفتي، ها؟

 

مورت، نذار پدرم بفهمه من اومدم اينجا

خوب، کشيش به من نمي گه چيکار داره

نمي دونم من چرا بايد بگم

برت خوبه؟

 

اوه، البته

 

امن ترين جاي دنيا زندانه

بيا تو، بيا

 

بهشون بگو پشيموني

بگو اشتباه کردم

لطفاً

 

بهشون بگم اگه بذارن بيام بيرون

 

ذهنم رو حبس مي کنم

 

مي توني اين رو تحمل کني، راشل؟

حداقل مي تونيم با هم باشيم

 

مثل

 

مثل قبل نمي مونه

 

راشل، يادته؟

اون شب هاي گرم و تاريک مي نشستيم کنار رودخونه

 

زل مي زديم به آب

متعجب مي شديم... از معجزه اش

 

که چرا ستاره ها اونجان

 

اون طرف ماه چيه؟

هيچ کدوم از اينها نمي مونن، راش

هنوزم مي تونيم اين ها رو داشته باشيم

نه، نمي تونيم

 

همش خاطره مي شه

براي هر دومون

خوب

 

خوب، اينجا جاييه که سرنوشت يادگيري

 

براي 10000 سال آينده تعيين مي شه

آه از دست رسوم قديمي

 

خوب، مي بينم

زيبايي و زيست شناسي طرف ما هستند

تو کي هستي؟

اين نوشته ي توئه؟

بله

 

اين مال منه

هورن بک. اي.کي.هورن بک

قاصد بالتيمور

منتظر بودم از خودت بشنوم

بخونش

ماشين تحريرم آواز ميخوند

يه آهنگ شيرين و غمگين درباره ي مرتد هيلزبورو

بي.کيتس، دريفس جديد

 

خيلي خوب. رومئو با يه کتاب زيست شناسي

 

مي خوري؟

 

اوه، نگران نباش

من شيطان نيستم، حوا کوچولو

 

اين مال درخت دانايي نيست

اوه، نه

يه آدم عاقل نمي توني پيدا کني

 

"تو "هيلزبوروي بهشتي

يه چندتا بوته ي ناداني، شايد

بدون درخت دانايي

 

از آدم بپرس

 

تو باعث مي شي من يه شهيد به نظر بيام

مي توني باشي

شهدا هميشه يه هدفي واسه ثابت کردن دارن

 

تو هم داري؟

ولي هنوز هاله ي نور دورتو نگرفته

و نمي گيره تا وقتي که پرتت نکردن

توي ميدان
با شير

 

منظورت بريديه؟

من نمي خوام برت شهيد بشه

چي رو مي خواي ثابت کني؟

 

راش، من نمي خوام چيزي رو ثابت کنم

من فقط مي خوام به دانش آموزام ياد بدم

 

که انسان مثل يه گل شمعداني تو يه گلدان

اينجا کاشته نشده

بگم که حيات از يه معجزه ي طولاني بوجود اومده

نه توي 7 روز

ولي اون خلاف قانونه

 

يه معلم، مستخدم دولته

او بايد کاري رو انجام بده که قانون و اساس نامه ي مدرسه ازش مي خوان

آيا متهم چيزي براي دفاع از خودش داره که بگه؟

اگه نه، من شما رو به زندگي کردن به عنوان يه مستخدم دولت محکوم مي کنم

يه آبدارچي ساکت در خدمت اساس نامه ي مدرسه ات

 

سطل آشغال براي افکار فروشي توي راهروي بيروني هست

من چيز جالبي تو اين نمي بينم، آقاي هورن بک

اعتراض وارد است
من بي طرفم

پس چرا ما رو تنها نمي ذاريد؟

شما، روزنامه ها، مردم

به اندازه ي کافي براي برت دردسر درست کرديد

شما چي مي خواييد؟

من اومدم اينجا به سقراط جوان بگم

که قاصد بالتيمور مخالف سرکشيدن جام شوکران است

 

و يه وکيل فراهم مي کنه

 

کي؟

کي!؟

هنوز نمي دونم، ولي چه فرقي مي کنه؟

يه وکيل جديد با ترفندهاي قديمي

 

يه وکيل قديمي با ترفندهاي جديد

 

بيدار شو، کوپرنيک

 

قانون هنوز طرف قانون گذارهاست

و همه چيز بدور زمين اونها مي گرده

پس شما و روزنامه تون چرا نگرانيد؟

 

چون مي دونم که طلوع آفتاب

يه خطاي چشمي هست

 

معلمم اين رو بهم گفت

شما مثل يه آدم نگران به نظر نمي رسيد

شما خيلي

عيب جو به نظر مي يام
درسته، درسته

 

اين بخشي از جذابيت منه

من کارهاي نفرت انگيز مي کنم

براي کسايي که دوستم دارند

و کارهاي دوست داشتني مي کنم براي کسايي که از من متنفرند

من به خاطر منفوريتم ستايش مي شم

 

حالا، نگران نباش، حوا کوچولو

ممکنه من يه چاپلوس متعفن باشم

 

اما طرف شمام

 

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

اون خوب بود براي يونس پير

اون خوب بود براي يونس پير

 

اون خوب بود براي يونس پير

و اون براي من کافيه

 

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

 

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

و اون براي من کافيه

اوه، همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

فقط همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

 

اون خوب بود براي ديويد کوچولو

و اون براي من کافيه

اوه، همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

 

اون براي من کافيه

فقط همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

اون خوب بود براي يونس پير

اون خوب بود براي يونس پير

اون خوب بود براي يونس پير

و اون براي من کافيه

اون خوب بود براي يونس پير

اون خوب بود براي يونس پير

اون خوب بود براي يونس پير

و اون براي من کافيه

اوه، همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

اون براي من کافيه

 

متيو هريسون بريدي

به عنوان شهردار هيلزبورو
اجازه مي فرماييد بگم که اين شهر

مفتخر به داشتن محدوديت هاي شهريست؟

 

سلحشوري که هميشه براي ما مردم عادي مبارزه کرده است

چرا زنان اين شهر حق رأي ندارند !؟

 

اگه اين براي شما مبارزه نبوده

دادن حق رأي به اونها

رئيس جمهور ويلسون نبايد به کاخ سفيد راه پيدا مي کرد

 

و مبارزه رو مي برد

اگه حمايت او براي شما نبوده

و وزير بودنش

در نهايت، فرماندار ايالت با شکوه ما

قدرت مشورت با شما رو

در کميسيون به من بخشيده

به عنوان سرهنگ افتخاري در ارتش ايالت

 

اگه اون براي بريدي کافي بوده

اگه اون براي بريدي کافي بوده

پس براي منم کافيه

 

سرهنگ بريدي

من از صداش خوشم مياد

 

دوستان، خانم بريدي و من مفتخريم

بين شما باشيم

 

ما همه به شما رأي داديم ... 3 بار

من ايمان دارم که تو 3 تا انتخابات جداگانه بود

 

من فقط يه آرزو داشتم

که شما خوشايند گويي گرمي از ما نمي کرديد

 

آقاي بريدي
آقاي بريدي

بله

شما اينجاييد

اوه، خدا حفظتون کنه، خدا حفظتون کنه

و خانم بريدي

متشکرم

و خوب حالا

ممکنه بپرسم کي رهبر معنوي جامعه ست؟

کشيش جرمياه براون

 

ادامه بده، آقاي کشيش

چطوريد آقاي کشيش؟

ممکنه پيش من وايستيد؟ ممنون

اهم

 

دوستان هيلزبورويي من

 

شما مي دونيد چرا من اينجا اومده ام

مسئله صرفاً محاکمه ي يه قانون شکن نيست

مرد جواني که عليه عقايد عمومي صحبت کرده

من اومده ام اينجا

چون اونچه که در کلاس درس توي شهر شما اتفاق افتاده

حمله ي شرورانه اي رو برملا کرده

از شهرهاي بزرگ شمال

ما اين نزاع رو نمي طلبيم

ما مردمي ساده هستيم

که فقط مي خواهيم تو برادري و صلح زندگي کنيم

کسايي که دوست داريم رو گرامي بداريم

به بچه هامون راه هاي نيکوکاري رو بياموزيم

و از خدا باشيم

اما اونها چي يادشون مي دن؟، اين بت پرست ها

اين ره روان شيطان

به چه کارهايي مجبورشون مي کنند؟

اونها ازشون مي خوان فاصله ي بين ستاره ها رو اندازه بگيرند

و از خاطرشون پاک مي کنند که چه کسي ستاره ها رو در دستانش نگه داشته

اونا گم شدند، دوستان من

چون، بهتون مي گم، اگه انسان معتقد باشه از حيوانات تکامل يافته

بايد يه حيوان بمونه

و همون طور که گرگ زاده گرگ مي شود

اين جاهلان، فاسدان و نااميدان از رستگاري

به پدرانشون بر خواهند گشت

و سرزمين ما به سرزمين سدوم تبديل خواهد شد

به سرزمين طاعون، آتش، دشمني و مرگ

من مخالفم

 

تو کي هستي؟

 

آه، هورن بک

 

اي.کي.هورن بک از روزنامه ي قاصد بالتيمور

اوه، بله

بله، من روزنامه تون رو مي شناسم

 

و نوشته هاتون رو، آقا

خانم ها و آقايان

روزنامه ي من خوش حاله اعلام کنه

 

که دو نماينده مي فرسته

 

به هيلزبوروي بهشتي

سرآمدترين خبرنگار معاصر آمريکا

خودم

 

و باهوش ترين مغز حقوقي

قرن بيستم

هنري دراموند

 

هنري دراموند کيه؟

ما برش مي گردونيم به جهنم

به درک واصلش مي کنيم

نذاريد بياد تو شهر

جلوشو بگيريد

 

نه، نه، نه

من معتقدم ما بايد به هنري دراموند خوش آمد بگيم

اگه دشمن جالوتش رو مي فرسته به ميدان

اين دليل ما رو بزرگ مي کنه

 

هنري دراموند تو دادگاه هاي اين کشور خراميده

چهل سال

وقتي مبارزه مي کنه، تيترهاي روزنامه ها تعقيبش مي کنن

همه ي دنيا پيروزي ما رو بر دراموند مي بينه

اگه سنت جرج به جاي يه اژدها، يه سنجاقک رو کشته بود

کي به خاطرش مي سپرد؟

 

ما اينجا در هيلزبورو نه تنها فرصت داريم

که پيرو شيطان رو بکشيم

بلکه خود شيطان رو هم

اگه اون براي بريدي کافي بوده

اگه اون براي بريدي کافي بوده

اگه اون براي بريدي کافي بوده

اگه اون براي بريدي کافي بوده

پس براي منم کافيه

اوه، همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

 

اون براي من کافيه

اوه، همون دين قديمي رو به من بده

همون دين قديمي رو به من بده

 

همون دين قديمي رو به من بده

 

شما غريبه اي، نه؟

دنبال يه جاي خوب و تمييز براي موندن مي گردي؟

من يه جاي خوب و تمييز داشتم، مادام

و ولش کردم تا بيام اينجا

 

اگه اون براي بريدي کافي بوده

اگه اون براي بريدي کافي بوده

اگه اون براي بريدي کافي بوده

پس براي منم کافيه

 

راشل

 

برات شام نگه داشتم
روي ميزه

 

صلح مي ياد، دخترم

بايد از خداوند سپاسگذار باشيم

که گناهکار عريان و رسوا شده

 

موعظه نکن، بابا

يه چيزي بايد بهت بگم

تو آشفته اي، دخترم

 

يه چيزي بخور و فردا صبح با هم حرف مي زنيم

نه. الآن. من برت رو ترک نمي کنم

 

نمي فهمم

شنيدي که آقاي بريدي چي گفت

دوستش دارم، بابا. دوستش دارم

نه، نه. اين عشق يهودايي ست

اين مرد بجز گناه چيزي واسه تو نداره

از همون اول بهت گفته بودم

مگه چي کار کرده؟

 

چه کار قبيحي کرده؟

چرا اينقدر ازش متنفري؟

 

چون من خدا رو دوست دارم، و از دشمنانش متنفرم

 

برت خدا رو دوست داره

پس با هنري دراموند چي کار داره مي کنه؟

 

چرا هنري دراموند رو کشونده اينجا؟

تا افکار لجن ملحدانه اش رو تو گوش مردم ما فرو کنه

تو يه معلمي

مي دوني که چقدر آسونه اذهان رو به نيکي شکل بدي

يا به طرف شر منحرف کني

برت هيچ ذهني رو منحرف نکرده

تو با سم بي خداييش مسموم شدي

زانو بزن و طلب بخشش کن

 

بخشش براي چي؟

چون به من خيانت کردي

به ايمانت خيانت کردي

من به کسي خيانت نمي کنم

 

خوشحالم که مادرت اينجا نيست

که ببينه چي به سرت اومده

بابا، لطفاً گوش کن

 

اگه از آسمون داره ما رو مي بينه

ازش مي خوام منو تورو ببخشه

بابا، از وقتي يه دختر کوچيک بودم

نصفه شب ها بيدار مي شم

از ترس تاريکي

مثل اينکه خونه واژگون شده باشه

و اگه به تشکم نمي چسبيدم

 

به آسمون پرت مي شدم

ببخشيدش، مريم مقدس

ببخشيدش، خدايا

مي خواستم بيام پيش تو

که بهم بگي جام امنه

که همه چيز روبراهه

اما من هميشه از تو بيشتر مي ترسيدم تا از پرت شدن

هنوزم همون طوره

من شکست خوردم

 

بگو چي کار کنم؟، خدايا

قدم هاي لرزانم رو هدايت کن

بابا. بابا

 

دخترم رو دوست دارم. چطوري نجاتش بدم؟

 

بابا، بلند شو. لطفاً بلند شو

و من آب پاک رويت مي ريزم

 

و تو بايد تطهير بشي

از تمام پليدي ها و شرک ها

ممکنه تطهيرت کنم؟

و يه قلب نو بهت بدم؟

و روح تازه اي

 

و براي قلب سنگي پر از شهوتت اشک بريزم

و من قلبي از گوشت به تو مي دهم

 

سلام، شيطان. خوش اومدي به جهنم

سلام، هورن بک

هيلزبورو، هيلزبوروي بهشتي

 

حلقه اي بر کمر انجيل

بيا

 

کجا قراره بمونيم؟

يه اتاق تو عمارت مي گيريم

مثل هر چيز ديگه تو اين شهر اسمش اشتباهيه

دنبالم بيا، من بايد جلب توجه کنم

کم و زياد

انجيل
انجيل

 

هات داگ
بياييد اينجا. سرخ شده ست

اين يه مشکل اساسي پيش مي ياره

کدوم گشنه تره؟ شکمم يا روحم

 

هات داگ

بله، آقا

بگو ببينم، تو نظرت چيه؟

در مورد اين حقه بازي ها

نظري ندارم آقا. اعتقادات براي کاسبي بده

آه

تو تکامل گرايي؟

يه کافر
يه گناهکار

 

بدتر
واسه يه روزنامه مي نويسم

هات داگ مي خوري؟

نه، ممنون

شما چي آقا؟ شما بايد مرد خدا باشيد

 

نه، نه، نه. زخم معده

 

خانم ها و آقايان

تنازل (مقابل تکامل) ، نظريه نيست بلکه يه حقيقت ثابت شده ست

دوستان، انسان از ميمون تکامل پيدا نکرد

بلکه ميمون از انسان تنازل پيدا کرد

حالا، به اين مخلوقي که اينجا نشسته نگاه کنيد

 

اين يه مثال زشت از پيشينه ي شماست

که انسان به خاطر حيوانيتش مي تونه به اين حال و روز بيفته

اين ابرو هاي کوچيک خال خال رو ببينيد

 

اين چشم هاي جابجا شده رو ببينيد

براي اطمينان از وجود خداي مهربان

 

که شيطان رو از بهشت راند

 

آيا او اين موجود بدبخت رو از انسان بوجود آورد؟

منو نگاه نکن، باشه پسر؟

اينها جزاي گناه اند، دوستان

شما درس گرفتيد

 

ببين و برحذر باش

 

متشکرم از شما

با تشکر فراوان خواهان همکاري شما هستيم

 

پدربزرگ

 

به هيلزبورو خوش اومديد، آقا

اومديد شهادت بديد؟

براي شاکي يا متهم؟

 

شما

 

شما هنري دراموند هستي؟

 

بله، خودمم

من رويس مک هنري هستم، همين دوروبرها کشاورزم

 

از ملاقاتتون خوشبختم، آقاي مک هنري

من مي خواهم بهتون بگم ما مردم ساده اي هستيم

نمي خواهيم غريبه ها بهمون بگن

چطوري فکر کنيم يا چي فکر کنيم

 

خوب، اين مأموريت من نيست، آقاي مک هنري

پس چرا برنمي گردي همون جايي که ازش اومدي؟

 

خيلي مهمون نوازن، نه؟

مسيح شون ديروز رسيد

 

ببين دراموند

 

چرا زير قولت نمي زني و نمي ري خونه؟

 

اينجا هيچ چيز گيرت نمي ياد

من خيلي وقته وکيلم

مي دونم که هيچ کجا پيروزي اي نيست

فقط يه نفر تو اين شهره که فکر مي کنه

و اون هم تو زندانه

واسه همينه که اينجام

 

مردم ساده، نسل دوم

 

آقاي دراموند

ما همه، شاگردهاي کلاس زيست شناسي آقاي کيتس هستيم

ما هممون آقاي کيتس رو خيلي دوست داريم

 

و اميدواريم بهترين کار رو در مورد ايشون انجام بديد

خوب، همين کارو مي کنم، پسر. همين کارو مي کنم

 

سارا

خوشحالم که مي بينمت، هنري

 

اي کاش اين ملاقات تو موقعيت ديگري بود

سارا، دوست داشتني تر از هميشه بنظر مي ياي

اوه، تو آقاي هورن بک رو مي شناسي

حالتون چطوره، آقاي بريدي؟

حالت چطوره، آقاي هورن بک؟

 

معذرت مي خوام

 

هنري! هنري دراموند

 

چطوري، هنري؟

سلام، مت

مي بينم دوستاني از بين جوان ها انتخاب کرده اي؟
بله، جوان ها همين روزها به دردم مي خورند

اتاق 206، آقاي دراموند

ممنون

هيچ کدوم از ما ديگه جوان نيستيم، هنري

مت، خودت مي دوني دکتر چي بهت گفت

که تو اين گرما پرخوري نکني

نگران نباش، مادر

ما قدرت مي خواهيم براي مبارزه ي پيش رو

من کيف هاتون رو برمي دارم، آقاي وکيل

ممنون

اوه، بازم شما، آقاي هورن بک

ديروز مقالتون رو خوندم

خيلي جانبدارانه بود، بايد بگم

 

آقاي بريدي، وظيفه ي يه خبرنگار اينه که

 

يه رنجور رو راحت کنه
و يه آسوده خاطر رو برنجونه

 

من از اين يارو خوشم نمي ياد

 

اوه، هنري، دوست داشتم

 

چندتا از مردم خوب هيلزبورو رو ببيني

آقاي کارتر، شهردار

خوش اومديد به هيلزبورو

ممنونم، قربان

دادستان اين منطقه

 

آقاي ديون پورت

ما با هم کار مي کنيم

آقاي دراموند، بذاريد بهتون اطمينان بدم

با اينکه ما موافق ايده هاتون نيستيم

ولي به حق اظهار عقيده تون احترام مي ذاريم

 

پسر خوب

هنري دراموند و من شونه به شونه ي هم مبارزه کرده ايم

در ميدان هاي زيادي براي حقوق مردم عادي اين کشور

 

اون دوبار براي من کمپين انتخابي تشکيل داده، وقتي کانديداي رياست جمهوري بودم

 

درست مي گم، هنري؟

درسته، مت

حالا، بعد از اين همه سال

ما تو يه مسئله طرف مقابل همديگه شديم

 

خوب، اين تکامله براي شما

 

روز خوش، آقايون

روز خوش، آقايون جوان، و ممنون

سارا

 

خداحافظ، هنري

 

من معتقدم با دست برداشتن

 

از عکس گرفتن مي تونيم از

اتلاف وقت جلوگيري کنيم

 

وکيل مدافع، آقاي دراموند آيا آماده ايد

 

عضو بعدي هيئت منصفه رو انتخاب کنيم؟

من آماده ام، قربان

 

سرهنگ بريدي، آيا وکيل دعاوي آماده ست؟

وکيل دعاوي آماده ست، قربان

بسيار خوب، مورت، يه عضو رو صدا بزن

 

تا جايگاه دوازدهم و آخرين جايگاه هيئت منصفه رو پر کنه

 

جسي اچ. دانل

بله، آقا

شما نفر بعدي هستيد

 

نظم دادگاه رو رعايت کنيد

 

نظم دادگاه رو رعايت کنيد

 

مي خواهم به تماشاچيان هشدار بدم

 

که دادگاه، هيچ گونه بي نظمي رو

 

در هيچ شرايطي، تحمل نخواهد کرد

يازدهمين عضو هيئت منصفه انتخاب شد

فکر مي کنم منظورم رو رسوندم

ديگه در مورد اين عکس ها بهتون هشدار نمي دم

يازده بشينه و يک بره

و شما خبرنگار ها فقط يه دقيقه ي ديگه وقت داريد

براي اين تلفن ها

 

همون طور که مستحضريد، ديشب و امروز

سپاه خير و شر

 

از پس کوچه هاي روستا جاري شده اند

 

تا به مسيحاي چاق و چله شون گوش فرا بدن و نعره بکشند

کشيش اعظم ورد گويشان

متيو هريسون بريدي

خودش رو با جوجه ي سرخ شده پر کرده

و اروغ زنان مزه مي ريزه

از 2 روز پيش که اينجا رسيده

 

بسيار خوب، مي تونيم ادامه بديم، سرهنگ بريدي؟

 

قربان، قبل از اين که ادامه بديم

ميشه دادگاه درخواستي رو قبول کنه؟

به خاطر اهميت مسئله

ممکنه وکيل دعاوي فاضل درخواستشون رو مطرح کنند؟

 

بايد به عرضتون برسونم

که دماي اين اتاق

 

اکنون 97 درجه ي فارنهايته

و ممکنه گرم تر هم بشه

آمين! آمين

 

من فکر نمي کنم شأن اين دادگاه پايين بياد

اگه ما چند تا از لباس هاي اضافي مون رو دربياريم

 

آيا وکيل مدافع اعتراضي دارند

به پيشنهاد سرهنگ بريدي؟

خوب، من مطئمن نيستم شأن اين دادگاه، با اين

چيز هايي که پوشيدم بالا بره

خوب، هرجور که راحتيد، آقاي دراموند

 

اونهايي که دوست دارند مي تونند کت هاشون رو دربيارند

 

آيا وکيل مدافع

آخرين مد لباس رو به ما نشون مي دن

 

از شهر بزرگ شيکاگو؟

 

خوشحالم که اينو مي پرسي

من اينو عمداٌ آوردم

 

مي دونستم اينجوري ميشه

اينو از فروشگاه پي بادي خريدم

تو زادگاه شما، آقاي بريدي

ويپينگ واتر، نبراسکا

 

بذاريد ادامه بديم

با انتخاب آخرين عضو هيئت منصفه

 

مورت

اسم و شغلت رو بگو، جس

جسي اچ.دانلپ، کشاورز

 

آقاي ديونپورت

 

شما به انجيل اعتقاد داريد، آقاي دانلپ؟

 

من به کلام مقدس خداوند باور دارم

 

و به متيو هريسون بريدي

 

آمين

 

سپاس براي خدا، برادر

 

اين مرد براي پيگرد مسئله قابل قبوله

 

آقاي دراموند؟

 

سؤالي ندارم. قابل قبول نيست

 

آيا آقاي دراموند اين مرد رو مردود مي دونند

فقط به اين خاطر که به انجيل اعتقاد داره؟

اگه يه تکامل گرا تو اين شهر پيدا کردي

مي توني ردش کني

 

من به وکيل مدافع اعتراض دارم

 

به خاطر رد يه شهروند شريف

بدون پرسيدن حتي يه سؤال ازش

 

بسيار خوب، ازش يه سؤال مي پرسم

 

حالت چطوره؟

خوب ... يه جورايي گرممه

 

منم همين طور

تو معافي

 

شما معافي از وظيفه ي هيئت منصفگي، جسي

مي توني تشريف ببري

قربان

 

من اعتراض دارم به اين رفتار

 

که وکيل مدافع

به حضار عرضه کرد

دادگاه با شما کاملاً موافقه، سرهنگ بريدي

و منم به کل صحبت سرهنگ بريدي اعتراض دارم

من با سابقه ي نظامي آقاي بريدي آشنا نيستم

خوب، ايشون سرهنگ افتخاري هستند

در ارتش ايالت ما، از روزي که رسيدند هيلزبورو

خوب، استفاده از عنوان "تعصبات" در پرونده ي موکل من

 

تصوير وکيل دعاوي اي رو

خرامان با يه اسب سفيد

و مشعلي در دست با يونيفورم يه سرهنگ نظامي

که همه ي نيرو هاي حق و درستکاري

پشت سرش رژه مي رند رو تو ذهنم تداعي مي کنه

 

خوب، ما مي خوايم به شما اطمينان بديم

که اين دادگاه بي طرفه

 

ما هيچ چيز تبعيض آميزي عليه موکل شما نمي خوايم

 

پيشنهاد مي کنيد چي کار کنيم آقاي وکيل؟

راحتش کنيد، بهش بگيد سرباز

من اعتراض خاصي ندارم

به عنوان افتخاري سرباز بريدي

 

بهتره اينو يه کاريش بکني، جيسون

 

بگو بياد اينجا

اوه، آقاي دراموند

 

شما شهردار ما رو مي شناسيد، آقاي دراموند

بله

 

فکر کنم ايشون يه پيشنهاد داره

با ... با اجازه ي ... آه

خوب، مطمئنم فرماندار اعتراضي نخواهند داشت

من همين جا آقاي دراموند

 

يه عنوان سرهنگ افتخاريه موقتي در ارتش ايالت رو به شما عطا مي کنم

 

خوب

خوب، آقايون، چي مي تونم بگم؟

 

مطمئناً هر روز

انسان نمي تونه به درجه ي بالاي

سرهنگ افتخاري نائل بشه

ازتون متشکرم

 

سرهنگ بريدي
سرهنگ دراموند

شما عضو بعدي رو امتحان مي کنيد

مورت

 

جرج سيلرز

 

تو بعدي هستي
جرج

 

اسم و شغلت رو بگو، جرج

جرج سيلرز. تو مغازه ي مواد غذايي کار مي کنم

 

بفرماييد آقا، شما خودتون رو يه شخص مذهبي مي دونيد؟

خوب، حدس مي زنم به همون اندازه ي شخص قبلي مذهبي باشم

در هيلزبورو، آقا، اين افتخار بزرگيه

 

بفرماييد، آقاي سيلرز

 

شما بچه داريد؟

تا اونجايي که من مي دونم نه

 

آقاي سيلرز اگه يه پسر داشتيد يا يه دختر

نظرتون چي بود اگه اين بچه ي شيرين

از مدرسه برمي گشت

و بهتون مي گفت که يه معلم بي خدا

 

اعتراض دارم! ما فکر کرديم مي خوايم اعضاي هيئت منصفه رو انتخاب کنيم

وکيل دعاوي دارند موکل منو متهم مي کنند

قبل از اينکه محاکمه حتي شروع شده باشه

 

اعتراض وارد است

 

آقاي سيلرز، نظر شخصي

 

درباره ي متهم داريد

که احتمالاً درباره ي رفتار او تعصب داشته باشيد؟

کيتس؟

 

من به سختي مي شناسمش

 

اگر چه يه بار کمي خزه ي ذغالي ازم خريد

اون پولشو داد

آقاي سيلرز منو تحت تأثير قرار مي ده

به عنوان يه فرد راستگو، يه مرد خداترس
من ايشون رو مي پذيرم

متشکرم سرهنگ بريدي

سرهنگ دراموند

 

آقاي سيلرز

شما، شما فقط گفتيد که يه فرد مذهبي هستيد

آيا واسه اون تلاشي هم مي کنيد؟

 

خوب، من سرم خيلي شلوغه تو مغازه

همسرم مذهب رو واسه هردومون بجا مي ياره

اوه، مي فهمم، مي فهمم

 

تو مواظب اين دنيايي

 

و اون مواظب اون يکي، مگه نه؟

اعتراض دارم به اين استدلال بي اهميت

 

اعتراض وارد است

 

حالا بفرماييد، آقاي سيلرز

در حالي که همسرتون براي خانواده دينداري مي کنه

تا حالا بابايي به اسم چارلز داروين به گوشت خورده؟

 

اوه، نه تا اين اواخر

يه چيزي بگو

از اونچه شنيدي درباره ي اين يارو داروين

به نظرت اون مرديه که

 

مي توني واسه شام يکشنبه دعوتش کني؟

 

قربان، طرف شريف من از شيکاگو

 

با سؤالات فرضيشون دارند پارازيت مي اندازند

هم اکنون برام ثابت شده

که آقاي سيلرز خيلي با دين سروکار ندارد

حالا، به خاطر شما

دارم ثابت مي کنم

که در زمينه ي تکامل هم کار نکرده

اوه، من فقط تو مغازه ي مواد غذايي کار مي کنم

 

آقاي سيلرز، آيا فکر مي کنيد بتونيد بي طرف باشيد

اعتراض دارم! وکيل دعاوي همين الآن اين مرد رو قبول کردند

اما تمام چيزي که من مي خوام يه محاکمه ي عادلانه ست

منم همينطور

مگر اينکه فطرت

اعضاي هيئت منصفه

تطابق داشته باشه با قوانين و الگو هاي جامعه

اه، تطابق، تطابق
مي خواي چي کار کني؟

هيئت منصفه رو از چرخ گوشت رد کني

تا همشون مثل هم دربيان

رو صندليت بشين آقاي سيلرز

قربان! قربان! اين مسخره ست

آقايون، هردوتاتون داريد حاشيه مي ريد

 

هيأت قضات تأييد مي کنه که اعضاي هيئت منصفه انتخاب شدند

 

به دليل گرماي زياد

دادگاه به فردا صبح ساعت 10:00 موکول مي شه

 

آه، يه لحظه، لطفاً، يه لحظه

 

نظم دادگاه رو رعايت بفرماييد

 

کشيش براون از من درخواست کرده اعلام کنم

 

همگي دعوتيد به گردهمايي "دعا براي عدالت و هدايت" ه

 

قربان، من اعتراض دارم به اين پيام بازرگاني

 

پيام بازرگاني!؟

تبليغ محصول کشيش براون

چرا اعلام نمي کنيد

 

که يه گردهماييه تکامل قراره تشکيل بشه؟

من اطلاعي از يه همچين گردهمايي اي ندارم

کاملاً قابل درکه

اين کافي نيست

هر کي که وارد دادگاه مي شه

بايد از زير يه تابلو رد بشه که روش نوشته
انجيلت رو بخون

من مي خوام اون تابلو رو پايين بياريد، قربان

نه! نه

 

و يا مي خوام يه تابلوي ديگه هم آويزون کنيد

به همون بزرگي و همون حروف

که مي گه
داروينت رو بخون

 

منظورم همين بود درباره ي اين مرد

 

نظم

قربان، قربان، ما از وکيل فاضل اهل شمال مي خوايم

 

که بي طرفي و عدالت رو رعايت کنه

در اين دادگاه

نبايد فراموش کنيم ايشون مهمون ماست

مهمون به جهنم! نا سلامتي من يه وکيلم

 

پس مثل يه وکيل رفتار کن

از اين دادگاه

به عنوان تريبون براي افکار وقيحت استفاده نکن

سعي نکن اذهان جوانان ما رو اينجا آلوده کني

شما هر دو طفره مي ريد. دادگاه تعطيل است

 

رفتار من تو اين دادگاه زير سؤال نيست

و مخصوصاً بوسيله ي تو

زبونت که هست

قسم کلمه ي "جهنم" رو نمي خورم

زبون وسيله ي خيلي ضعيفي براي ارتباطه

 

فکر مي کنم بايد همه ي حرف هايي که ياد گرفتيم رو استفاده کنيم

تازه، چند تا کلمه ي زشت هست که هر کسي مي فهمه

 

هنري دراموند بي خدا

تو! حالا مي خواي چي بنويسي تو روزنامه ات

"کسي که شام مي خوره با شيطان، بايد قاشق درازي داشته باشه"

 

بريم

بريم، سالن رو خالي کنيم

 

ما آدمت مي کنيم، کيتس. از شهر ميندازيمت بيرون

 

به هر حال

قاصد بالتيمور با توئه

تا موقع کيفردهي

 

برت

 

برت، تو بايد بي خيال همه چيز بشي

شما کي هستيد؟
خانم جوان

اون راشل براونه
ما نامزد کرده بوديم

براون؟
دختر کشيش براون؟

 

نمي بيني چه اتفاقي داره مي افته، برت؟

اونا از تو به عنوان يه سلاح استفاده مي کنند عليه مردمت

اونچه که فکر مي کني يا معتقدي ديگه مهم نيست

تو داري به يه چيز بد کمک مي کني

نه، خانم جوان، همش به همين سادگي نيست

خوب يا بد، سياه يا سفيد، روز يا شب

مي دوني بالاي دنيا

هوا 6 ماه گرگ و ميشه؟

برت و من بالاي دنيا زندگي نمي کنيم

تو هيلزبورو زندگي مي کنيم

و وقتي خورشيد غروب مي کنه، تاريک مي شه

چرا اومديد اينجا مي خوايد اينو تغيير بديد؟

من نيومدم اينجا که هيلزبورو رو تغيير بدم

اومدم از حق شوهرت براي متفاوت بودن دفاع کنم

 

نکته اينه

 

نظرت چيه پسر؟

 

ديگه نمي دونم نکته چيه

من سعي کردم ذهن بچه هاشون رو باز کنم

سعي کردم بهشون دانشي بدم که بتونن ازش استفاده کنند

اونا به عنوان يه ضربه، عليه خودم ازش استفاده مي کنند

 

تو داري ياد مي گيري، کيتس

توهم گريزي، چيزيه که قهرمان هاي کوچولو ازش ساخته شدند

که وقتي مُردم يه کاغذ و مدال بذارند رو سينه ام

"برت کيتس، بزرگترين مترسک دنيا، که به خاطر مبارزه مُرد"

بياييد رو راست باشيم، من براي اون يه تيترم. و براي تو يه بهونه

و براي خودت؟

باشه، رو راست باشيم

تو خودت وارد اين قضيه شدي

تو به خاطر تيتر اون وارد اين مسئله نشدي

 

يا به خاطر بهونه ي من

 

يا حتي به خاطر بچه هاي اونها

 

تو به خاطر خودت وارد اين قضيه شدي

به خاطر چيزي که خودت باور داشتي

نمي دونستم کار به اينجا مي کشه

مي تونه بدتر هم بشه

اين مردم اعصابشون داغونه

اونا به چشم يه قاتل به من نگاه مي کنند

يه جورايي هم هستي

مي دوني ... تو يکي از قصه هاي جن و پري شون رو کُشتي

و اونا بر تو نازل مي کنند

 

خشم خدا، بريدي و مجلس قانون گذاري رو

شما همه چيزو به شوخي مي گيريد

خانم جوان

 

من مي دونم برت چه حالي داره

غريب ترين احساس تو دنياست

 

مثله راه رفتن تو يه خيابان خلوته

 

وقتي گوش مي دي به صداي قدم هاي خودت

اما تنها کاري که مي توني بکني اينه که به هر دري بزني

 

و بگي: اگه اجازه بديد بيام تو

همون جوري که شما بخوايد، زندگي مي کنم

و همون جوري که بخوايد، فکر مي کنم

و همه ي پرده ها کنار مي روند

و همه ي درها باز مي شوند

و ديگه هرگز تنها نمي موني

 

به خودت مربوطه، کيتس

تو اعتراف مي کني، و ما راهمون رو کج مي کنيم

البته اگه معتقدي اين قانون درسته

و تو اشتباه مي کني

حالا اگه اينو مي خواي، بگو

منم بساطم رو جمع مي کنم و برمي گردم شيکاگو

و زير يه سايه ي باحال لم مي دم

برت، من همه ي يکشنبه ها به کليساي پدرم رفته ام

 

از وقتي که يادم مي ياد

من اينجا زندگي مي کنم

بچه هام اينجا متولد مي شن

چه جور زندگي اي ممکنه داشته باشيم؟

 

اگه الآن جا بزنم، چه جور زندگي اي ممکنه داشته باشيم؟

 

مثل زندگي پدرت؟

تسبيح، و معصوميت، اينجوري بشيم؟

 

راش، اونچه که تو اين شهر داره اتفاق مي افته

همون مسيحيتي نيست که همه جا متداوله

 

راش، من نمي تونم اونطوري که تو از من مي خواي زندگي کنم

 

تو کسي هستي که بايد تصميم بگيري

 

کليساي اون يا خونه مون

نمي توني تو هر دوتاشون زندگي کني

 

مي بخشي، برت

 

بايد همين الآن تو رو به سلولت برگردونم

 

تا حالا عاشق شدي، هورن بک؟

 

به لطف خدا فقط عاشق حرف هاي خودم شدم

 

من تو شهرشون بوده ام

 

و قربان گاهي که مي خوان توش قرباني کنند

آينده ي بچه هاشون رو به دست خدايان علم ديده ام

 

و پاداششون چيه؟

سردرگمي و خودکشي

 

شيوه هاي جديد براي کشتن همديگه تو جنگ ها

دارم بهتون مي گم آقايون، راه علم گرايي، راه تاريکيه

حالا آقاي بريدي، جداً باور داريد

که اکثريت مردم آمريکا

 

ديدگاه هاي شما رو دارند؟

نه فقط ديدگاه هاي متيو هريسون بريدي، آقاي هورن بک

حتي يه ايالت هم تو کشور نيست

که تکامل گرا ها تو اکثريت باشد

مردم سرزمين بزرگ ما خودشون در باره ي اين موضوع صحبت مي کنند

آقاي بريدي، چه توضيحي داريد واسه اين که

بدبختانه، جنگ مذهبي شما

 

به لطف اقليتي پر سروصدا، منو آماج حملات قرار داده

براي اينکه مطبوعات رو کنترل کنند؟

اميدوارم آقايون و خانم ها

تحت تأثير اين تعصب منفي قرار نگيريد

 

ببخشيد

 

سپاس گذاريم، خداوندا، پدر عزيزمان

به خاطر اعطاي اين همه نعمت، به خاطر بخشايندگيت

ما را مورد رحمت خويش قرار بده، آمين

بفرما، هنري
براي تو هم درخواست رحمت کردم

ممکنه خدا بي اهميت باشه

براي تکامل گراها

 

و زندگي پس از مرگ جذابيتي براي اونها نداشته باشه

سارا

ولي بقيه ي نوع بشر به پرستش ادامه مي دن

 

بيا، پيش من بشين

ممنون

اون يه مدتي مشغول مي مونه

 

خوب، کجاست؟ کجاست؟

کلاهي که پر آبي داشت

 

پر آبي؟

تو همه ي مجالس سرت مي گذاشتي
خيلي بهت مي اومد

اوه، هنري

و چي به سر

اون کراوات مشکي باريک که مي زدي اومد

 

خيلي قشنگ نبود ... مثل يه بند کفش کهنه بود

 

برشگردوندم به کفشم

 

حالت چطوره سارا؟
حالت چطوره؟

يه خورده پير، هنري
و تو؟

يه خورده بد اخلاق

باور نمي کنم
امروز تو دادگاه ديدمت

مثل هميشه لذت مي بردي

تقصير مته
اون منو از کوره در مي بره

دلمون برات تنگ شده، هنري

تو عمرت دوستاي خوبي نداشتي

هرگز فکر نمي کردم افکارمون، ما رو از هم جدا کنه

 

من واسه اينجا بودنم دليل دارم

من پيغام دلگرمي دارم

از طرف فرماندارهاي 22 ايالت

هنوزم صداي بلندي داره

هنوز چيزي واسه گفتن داره، هنري

 

منظورت ديکته کردن به ديگران که چطوري بايد زندگي کننده

اوه، بدگمان نباش

من فکر مي کنم هر کسي دوست داره مراقب برادرش باشه

و در عوض ازش مراقبت کنند

 

از زبون تو، متقاعد کننده تره

اون يه پر آبي تو کلاهش نداره، مسئله اينه

 

مي دوني، وقتي به گذشته نگاه مي کنم

فکر نمي کنم اون رئيس جمهور خوبي مي شد

اما واسه پادشاه شدن بهش رأي مي دادم

فقط واسه اينکه تو ملکه بشي

و خودت چي کاره مي شدي؟

مخالف وفادار شما، اعلي حضرت

از اعتقاد ما به کلام مکتوب انجيل ...

...من باور دارم که هيلزبورو
ببخشيد

زيارتگاهي ميشه

از ميليون ها ميليون کسي که

محل تجمعي مي يابند

براي تجلي مشيت الهي

 

براي امروز کافيه آقايون

 

گوش فرا دهيد به کلام مقدس

گوش فرا دهيد به کلام مقدس

کلام مقدس بما مي گويد

 

که جهان در 6 روز خلق شد

در آغاز، زمين عاري از شکل و تهي بود

و خداوند فرمود: نوراني شو

درسته! درسته

 

و نوراني شد

 

آمين

و خداوند نور را ديد و نور خداوند را

و نور گفت، آيا من نيکم؟

 

و خداوند فرمود: تو نيکي

 

و شبانه روز اول بود

و خداوند فرمود: آسمان باشد

 

و همين که گفت، اينگونه شد

 

در شبانه روز دوم

روز سوم

 

خشکي را گستراند

و علف، و درخت ميوه

و روز چهارم، خورشيد و ماه و ستارگان

و آنها را نيک گردانيد

روز پنجم، دريا را از ماهي پُر کرد

و هوا را از ماکيان

و نهنگ عظيم را خلق کرد

و همه ي آنها را خجسته گردانيد

 

اما

صبح روز ششم

 

خداوند بيدار شد، و چشمانش تاريک بود

و ابروهايش را در هم کشيده بود

 

چرا؟

 

چرا خداوند ناراحت بود؟

 

بهمون بگو چرا؟

بهمون بگو ناراحتي خدا رو

 

بهمون بگو ناراحتي خدا رو

 

خداوند دوروبرش رو نگاهي انداخت، آيا اينها را

بيهوده آفريده بود؟
وفرمود

خوب نيست! کافي نيست

هنوز تمام نشده

 

بايد چيزي مثل خودم بسازم

 

انسان

 

آيا ما باور داريم؟

آري

آيا به کلام مقدس باور داريم؟

آري

 

آيا به صحت کلام مقدس باور داريم؟

آري

آيا کسي رو که کلام مقدس رو انکار مي کنه، نفرين مي کنيم؟

آري

آيا آتش جهنم را براي او خواستاريم؟

براي کسي که به کلام مقدس، گناه ورزيده

آري

کشيش آروم، چي به سرش اومده؟

 

اوه خداي طوفان و تندر

اين گناهکار رو نابود کن

همان طور که دشمنان قديميت را نابود کردي

در زمان فراعنه

بگذار ترس شمشير تو را بداند

بگذار روحش تا ابد

از شدت اندوه و لعنت، به خود بپيچد

نه

نه، پدر

 

براي نابودي برت دعا نکن

خداوندا، ما همان نفرين را براي کساني که

براي اين گناهکار، طلب مغفرت مي کنند، نيز خواستاريم

اگر چه از گوشت و خون من باشند

 

کشيش براونRev. Brown, Rev-
کشيش براون، مي دونم اين درجه ي بالاي ايمان شماست

که شما رو چنين دعا کننده ي بزرگي کرده

اما ممکنه اين فداکاري

 

اونکه رو که اميد به نجاتش داريد، نابود کنه

 

و هيچي بجز پوچي نمونه

خردمنديه سليمان رو به ياد داشته باش

در کتاب امثال

هر که خانه ي خود را آزار دهد

بايستي باد را به ارث ببرد

 

انجيل همچنين به ما مي گه خداوند، فرزندانش را مي بخشد

و ما به عنوان فرزندان خدا، بايد همديگر رو ببخشيم

دوستان خوب من، برگرديد به خونه هاتون

 

بريد خونه

 

رحمت خداوند بر همه ي شما باد

 

ما مي بريمت خونه عزيزم

نمي تونم برم خونه. اون ازم متنفره

ازت متنفر نيست

اون منو نفرين کرد
پدر خودم برام طلب جهنم کرد

 

هيچ کسي قدرت نفرين کردن نداره

اون هميشه اين کارو کرده

اون برت رو نفرين کرد و پسر کوچيک استبينز رو

 

پسر استبينز؟

همه چي از اونجا شروع شد

پسر استبينز فقط يه بچه ي بي گناه بود

خدا براي آدم بي گناه غضب نداره، عزيزم

 

اين همون چيزيه که برت مي گفت

 

اون...اون اينو گفت وقتي...وقتي که با هم بوديم

 

اگه فقط بتونم واضح توضيحش بدم

اون وقت شما متوجه مي شيد

آقاي بريدي، خواهش مي کنم

 

ما هر کمکي که از دستمون بياد براي تو انجام مي ديم

بيا فعلاً، بريم خونه

 

الآن ميام بالا، سارا

باشه، مت

 

شب خوش، هنري

شب خوش

 

ديروقته

 

خيلي گرمه، نميشه خوابيد

 

بيا خودمون رو به ديوونگي نزنيم هنري

ما ديگه به درد نمي خوريم

 

با اين شامي که امشب زدي

با خودم گفتم تو اين 40 سال تغيير نکردي

 

دو نفر چقدر جالب

از يه نقطه ي مشترک شروع مي کنند و

 

از هم جدا مي شن

 

اين طبيعت فرآيند زندگيه

از تقابل درکي که بين ماست

 

متعجبم هنري

 

چرا اينطوريه؟، دوست قديميه من

تو خيلي از من دور شدي

خوب، حرکت نسبيه، مت

شايد تو از من دور شدي با درجازدن

 

اگه پيشرفت معنيش، ترک خداست

 

ترک ايمان پدرانمون

من امشب نمايشي از اين ايمان رو ديدم

با خودم گفتم، اون يه وسيله ي کاملاً مرگباره

اونچه که ديدي بازتابي بود

از خشونت و نفرت

 

دنياي اطراف اونها
هنري...دنياي تو

اما اونها رانده شدن به درون اين

چون ايمانشون به مبارزه طلبيده شده

اينا مردم ساده ايند، هنري، مردم بدبخت

اونا سخت کار مي کنند

و بايد به چيزي باور داشته باشند

 

چيزي زيبا

اونا دنبال چيزيند

که بهتر باشه از هر چيزي که دارند

خريدن بهشت

 

چرا مي خواي اينو ازشون بگيري، هنري؟

اين دار و ندارشونه

 

مثل يه جام طلايي از اميد

آه

 

مثل رقاص طلاييه من

 

چي تو؟

رقاص طلايي

اون پشت پنجره اي بزرگ ايستاد

 

تو فروشگاهي تو ويکمن، اوهايو

 

من بيرون، تو خيابون ايستادم و به خودم گفتم

اگه رقاص طلايي رو داشتم هر چيزي که تو دنيا مي خواستم رو داشتم

 

اون موقع تقريباً 7 سالم بود
و يه کارشناس، اسب هاي اسباب بازي بودم

 

رقاص طلايي يال قرمز روشن و چشماي آبي داشت

و همه جاش طلايي بود، با خال هاي بنفش روش

 

و وقتي آفتاب به رکاب هاش مي تابيد

تابش خيره کننده اي داشت

اما قيمتش، دستمزد يه هفته ي پدرم بود

 

بنابراين رقاص طلايي و من

هميشه بينمون يه پنجره ي شيشه اي بود

 

و بعد

 

بذار ببينم

فکر کنم کريسمس نبود

سالگرد تولدم بود

صبح از خواب پا شدم

و رقاص طلايي اونجا بود

زير تختم

 

مادرم تو خريد خواربار صرفه جويي کرده بود

و پدرم 1 ماه شب ها کار کرده بود

پريدم رو زينش

و شروع کردم به لرزوندن

 

و اون شکست
نه!؟

دو تکه شد. چوبش پوسيده بود

همشو چسبونديم به هم

با تف و موم آب بندي

 

فقط درخشش بود, همين

 

و در مورد تظاهراتي که امشب ديدم، همين احساس رو دارم، مت

همش درخشش و زرق و برق

تو ميگي به مردم اميد مي دم

من فکر مي کنم تو داري اميدشون رو ازشون مي گيري

 

اوه، نه هنري

تا زماني که شرط لازم اين بهشت درخشنده

جهل، تعصب و نفرت باشه

 

من ميگم: بره به جهنم

 

ما بايد با ذهني باز، به منشأ انواع نگاه کنيم

چه جالب، هاوارد

چه جالب

 

ادامه بده، هاوارد

بگو آقاي کيتس ديگه چي بهتون گفت تو کلاس؟

 

خوب، ايشون گفت که در آغاز

زمين براي هر نوعي از حيات، خيلي داغ بود

بعد يه ذره سرد شد

و سلول ها و چيزها به وجود اومدن

 

سلول ها

 

آقاي مک کينن

آقاي گالبريث

فکر مي کنم بقيه ي اين آقايون رو مي شناسي

 

سلول ها، هاوارد

 

موجودات ريز، مثل توي آب

بعد موجودات ريز، بزرگ تر شدند

و پا در آوردن و روي خشکي خزيدند

به نظر آقاي کيتس،اين فرآيند چقدر طول کشيد؟

چند ميليون سال...شايدم بيشتر

بعد ماهي ها و خزندگان و پستاندارها اومدن

 

انسان يه پستانداره

مثل سگ ها

و گاوها ي توي دشت

 

اينو گفت؟

بله، آقا

 

حالا، هاوارد

انسان، از اين آشفته بازار لجني از حشرات و مارها چطور بوجود اومد؟

طبق نظر استادت

 

خوب، انسان يه جورايي تکامل پيدا کرد

از ميمون هاي دنياي قديم

شنيديد دوستان؟

ميمون هاي دنياي قديم

 

Ha!

 

به نظر آقاي کيتس

من و شما حتي

از ميمون هاي خوب آمريکايي هم تکامل نيافته ايم

هاوارد خوب گوش کن

 

تو اين بحث حشرات و تکامل

 

از گل و لاي

آيا آقاي کيتس اصلاً به خدا مراجعه کرد؟

 

نه، تا اونجايي که يادمه

از معجزه اي که در 7 روز به انجام رسانيد

 

اونطور که در کتاب زيباي آفرينش شرح داده؟

 

نه، آقا

 

خانم ها و آقايان

اعتراض دارم

من از دادگاه درخواست دارم، به وکيل محترم يادآوري کند

که ايشون توي چادري در شاتاکوا تشريف ندارند

از ايشون درخواست مي شه که دلايلشون رو به هيئت منصفه ارائه بدن

تازه، هيچ خانمي تو هيئت منصفه حضور ندارند

قربان...من قصد ندارم سخنراني کنم

 

هيچ نيازي به اين کار نيست

 

من مطمئنم که همه ي اعضاي هيئت منصفه

 

هر کسي که صداي اين پسر رو شنيد

از آشفتگيه غم انگيز او، جا خورد

 

بهش ياد دادن

که مثل حيوان

 

از چرک و کثافت برخواسته است

 

من ميگم که اين متنفران از انجيل

اين تکامل گرايان، سازندگان زهر هستند

 

و مجلس قانون گذاريه اين ايالت مستقل

بر اين امر واقف بوده که درخواست کرده

از فروشندگان سم، چه در بطري ها و چه در کتاب ها

به وضوح، کالايي که مي خواهند بفروشند را برچسب بزنند

من ميگم اگه اين قانون اجرا نشه

اين پسر، يک نفر از نسلي خواهد شد

که ايمانشون رو به خاطر تدريس علم بي خدا از دست داده اند

اما، اگه مجازات کامل اين قانون

براي برترام کيتس در نظر گرفته بشه

مؤمنين سراسر جهان

 

که ما را در اينجا مي بينند و به هر کلمه ي ما گوش مي دهند

به پا خواهند خواست و اين دادگاه رو مبارک مي خوانند

 

شاهد در اختيار شماست آقا

 

!من خيلي خوشحالم که سرهنگ سخنراني نکردن

 

هاوارد

من شنيدم که گفتي، جهان در ابتدا خيلي داغ بود

 

خوب، اين چيزي بود که آقاي کيتس گفت

گرم تر از الآن به نظرت؟

 

حدس مي زنم اينطور بوده

آقاي کيتس اينو از روي يه کتاب برامون خوند

 

اين کتاب؟

 

تئوري تکامل و پيدايش انسان اثر چارلز داروين

 

بله، آقا

درسته، هاوارد

 

همون کتابه که ايشون

 

سر کلاس براتون خونده بود

 

هاوارد، بگو ببينم

 

به نظرت چيز اشتباهي توش بود؟

نمي دونم

اعتراض دارم قربان

 

وکيل مدافع مي خواهند که

يه بچه ي 15 ساله، عقيده اي رو با سوالي اخلاقي بسنجه

من دارم ثابت مي کنم که هاوارد

يا سرهنگ بريدي يا چارلز داروين

 

يا هر کس ديگه اي که تو اين دادگاه نشسته، و يا شما آقا

 

حق فکر کردن داره

سرهنگ دراموند، حق فکر کردن

مورد محاکمه نيست اينجا

خوب، با همه ي احترامي که براي دادگاه قائلم، آقا

فکر مي کنم حق فکر کردن

به شدت مورد محاکمه ست اينجا

و به طرز وحشتناکي در خطره

با اقدامات اين دادگاه

 

!يه مرد مورد محاکمه ست

!يه مرد متفکر

 

و او با جريمه و حبس روبرو شده

چون تصميم گرفته اونچه رو که فکر مي کنه، به زبون بياره

 

سرهنگ دراموند

ممکنه خواهش کنم سؤالتون رو جور ديگه اي مطرح کنيد؟

 

خوب حالا، بذار اينجوري بگم هاوارد

 

اين همه هاي وهوي و پروبال دادن به تکامل

فکر مي کني بهت صدمه اي زده؟

 

ببخشيد؟

 

بهت آسيبي رسونده؟

هنوز از نظر منطقي سالمي؟

 

اونچه که آقاي کيتس بهت گفته

آيا...آيا به بيس بال بازي کردنت ضربه زده؟

تأثيري رو بازوي پرتاب گرت گذاشته؟

 

نه، آقا

من چپ دستم

 

پاي جنوبي تيم، ها؟

هنوز هم به پدر و مادرت احترام مي ذاري؟

البته

 

از اون وقت به بعد کسي رو نکشتي، مگه نه؟

اعتراض دارم

 

اين يه جزء مضحک از يه ادعاي پوچه

 

جناب وکيل از کلمه اي استفاده کردند

که براي حضار آشنا نيست

 

ادعاي پوچ

يه فرض اوليه ي فريبنده يا غلط

در اين مثال

راجع به قتل اشخاص شناس يا ناشناس

 

اعتراض وارد است

 

ازش بپرس که ايمانش به کتب مقدس از بين رفته يا نه؟

 

وقتي که به کمکت احتياج داشته باشم، سرهنگ بريدي

مي تونيد مطمئن باشيد که من خاضعانه ازتون درخواست مي کنم

با کمال ميل، سرهنگ دراموند، با کمال ميل

اون تنها انسانيه که من مي شناسم

که مي تونه نشسته هم بخرامه

 

هاوارد، يه چيزي بهم بگو

 

به هر چيزي که آقاي کيتس بهتون گفت، باور داري؟

 

مطمئن نيستم

 

بايد درباره اش فکر کنم

آفرين به تو
آفرين به تو

 

پدرت کشاورزه، نه؟

 

بله، آقا

تراکتور داريد؟

يکي تازه

فکر مي کني تراکتور يه چيز گناهکارانه ست

چون تو انجيل ذکر نشده؟

 

نه

مي دوني، که موسي هرگز با تلفن حرف نزد

 

تو اينجوري فکر مي کني که تلفن

 

يه وسيله ي شيطانيه؟

من هيچ وقت اينجوري فکر نکردم

 

!هيچ کس ديگه اي هم نکرده

 

قربان، وکيل مدافع همون اشتباه قبلي رو داره مرتکب مي شه

که همه ي بي خداها مرتکب ميشن

ايشون چيزاي مادي رو قاطي مي کنن

با ارزش والاي معنوي که در کلام مقدس ذکر شده

چرا اين بچه رو گيج مي کني؟

آيا حق واسه شما هيچ معني اي نداره، آقا؟

با فرض اينکه شايد رو پرونده ي موکلم تعصب دارم

 

بايد بهتون بگم

که حق به هيچ وجه براي من معني نداره

 

اما صداقت معني داره...به عنوان يه مسير

 

اما

اين يکي از ناداني هاي عجيب و غريب زمان ماست

که ما يه سرپوش اخلاق روي رفتار انسان مي ذاريم

بنابراين واکنش هر کس

...بايد نسبت به يک

يک عرض اختياري حق

و يک طول باطل

 

...با دقت دقيقه، درجه، و ثانيه سنجيده بشه، پس

 

...هاوارد، مي دوني که

مي فهمي در مورد چي حرف مي زنم؟

نه، آقا

 

شايد روزي بفهمي

تموم شد، پسر

متشکرم. مي توني بري

اين پسر شايد نفهمه ولي من مي فهمم

من ديده ام که تو چيکار مي توني با هيئت منصفه بکني

اونا رو بپيچوني

کسي پرونده ي انتشارات انديکات، يادش نرفته

که تو هيئت منصفه رو مجبور کردي که به وجود زشتي در ذهن خودشون باور داشته باشند

اونچه که به سر هيئت منصفه آوردي، غير اخلاقي بود

فريب دادن اونا، قضاوت به وسيله ي گيج کردن

فکر مي کني همين جوري مي توني از اينجا فرار کني؟

 

!من از هيچي فرار نمي کنم

من خيلي ساده مي خوام، جلوي متوقف کنندگان زمان رو بگيرم

از ريختن يه مشت چرنديات قرون وسطايي

به قانون اساسي ايالات متحده

اين يه دادگاه فدرال نيست، سرهنگ دراموند

!خوب به دَرَک،
بايد از يه جايي شروع کرد

قربان، کاري که مي خواد بکنه واضحه

مي خواد ما متهم رو فراموش کنيم

و قانون رو به محاکمه بذاريم

خوب، ما جواب تو رو با احضار شاهد بعديمون مي ديم

 

خانم راشل براون رو احضار بفرماييد

!راشل براون

!راشل براون، تشريف بياريد، لطفاً

 

از اين خبر داشتي؟

 

اون نداشت، ولي ما بايد داشته باشيم

 

راش

 

راش، چي بهش گفتي؟

بي خيال باش، پسر

 

(بشين، سامسون (قاضيه قديم اسرائيل

مي خوان سرت رو بتراشن

 

راشل، آيا رسماً قسم ياد مي کني

شهادتي که ميدي

 

حقيقت باشه، همه ي حقيقت، و نه چيزي غير از حقيقت؟

پس خدا ياورت باشه

 

بله

 

عزيزم

 

من فقط ازت مي خوام

بعضي از چيزايي رو که ديشب بهم گفتي، تکرار کني

 

خواهش مي کنم، آقاي بريدي

راشل، مگه خودت نگفتي مي خواي مردم اينجا بفهمند؟

بله
پس فقط سؤال منو جواب بده

 

خانم براون

شما يکي از دوست هاي قديميه متهم، برترام کيتس هستيد

 

ما ... ما نامزد کرده بوديم مي خواستيم ازدواج کنيم

آيا شما و آقاي کيتس به يه کليسا مي رفتيد؟

بله، همين طوره

 

هنوزم؟

 

چي؟

با هم به همون کليسا مي ريد؟

 

خير

 

آقاي کيتس کليسا رو ول کرد؟

 

نه، نه حقيقتاً

 

روح کليسا رو نه

اما بدنش رو آره، درسته؟

آقاي کيتس کليسايي رو ول کرد

که تو و او، با هم درش شرکت مي کرديد

بله
چرا؟

 

به خاطر پسر استبينز

 

پسر استبينز

ممکنه در مورد اون برامون بگي، لطفاً؟

 

دو سال قبل بود

 

پسر کوچک استبينز 13 سال داشت

اون يکي از شاگردهاي برت بود

 

خونه شون تقريباً نزديک مهمون خونه ست

اون از راه دور مي اومد

 

و به ميکروسکوپ برت به دقت نگاه مي کرد

برت گفت، پسره استعداد خوبي داره

و ممکنه وقتي بزرگ شد يه دانشمند بشه

 

بله

 

اون با پسراي ديگه رفته بود رودخونه که شنا کنه

 

...اون

دچار گرفتگي عضله شده بود
و غرق شد

 

ادامه بده

 

توي مراسم دفن

پدرم گفت، تامي در حالت معصوم نمرده

چون ... چون پدرش اجازه نداده بود

تعميد داده بشه

بهش بگو که پدرت واقعاً چي گفت

!روح تامي نفرين شده بود، تا در جهنم بسوزه

!کيتس، گناهکار

دين بايد براي مردم راحتي بياره

!نه اينکه اونا رو از مرگ بترسونه

 

نظم رو رعايت کنيد، لطفاً

بشين سر جات، برت

نمي فهميد؟

برت فکر مي کرد اين منصفانه نيست

!که يه بچه ي کوچيک، نتونه بره بهشت

 

!اون خدا رو رها نکرد، فقط کليسا رو

خيلي خوب، عزيزم. درسته، بعد؟

 

به خاطر پسر استبينز

!برت کيتس کليسا رو ول کرد

 

ما چيزي نگفتيم

 

ما فقط مي خوايم به اين ديدگاه برسيم

که بر اثر تجاربي، گاهي يه مرد جوان گمراه ميشه

!اعتراض دارم

اينکه موکل من گمراه شده

 

يه جورايي تفسير ايشونه

اين رو ثبت نکنيد

اعتراض وارد است

 

از هيئت منصفه درخواست ميشه که

تفاسير وکيل دعاوي رو ناديده بگيرند

بسيار خوب

عزيزم، ممکنه براي هيئت منصفه

بعضي از عقايد آقاي کيتس رو

درباره ي دين بگي؟

!اعتراض دارم

شهادت سماعي قابل قبول نيست

دادگاه مشکلي با اين سؤال نداره

ادامه بديد، سرهنگ بريدي

فقط تکرار کن، با کلمات خودت، بعضي از مکالماتي رو که

با متهم داشتي

راشل، تو نمي توني

چيزايي که بهت گفتم

سؤالاتي بودند
سؤالاتي که از قلبت بپرسي

اگه اونا رو بلند بگي

از اونا به عنوان جواب استفاده مي کنه

نمي تونم

 

تو بهش ضرر نمي رسوني، راشل
اين به نفعشه

حرف بزن

آقاي بريدي، من بهتون اعتماد کردم

خوب، ما اينجاييم که حقيقت رو بگيم، راشل، فقط حقيقت

 

يادم نمي ياد

راشل، تو رسماً قسم خوردي

 

اين غير قانونيه که اطلاعات مربوطه رو قايم کني

براي دادگاه احساسات درونيت رو شرح بده

برت کيتس کي به تو گفت؟

"خدا انسان رو خلق نکرده. بلکه انسان خدا رو خلق کرده"

!برت اينو نگفت

 

اون فقط ناراحت بود

به خاطر پسر کوچولوي استبينز

اون گفت که انسان خدايي کينه توز رو خلق کرده

به واسطه ي تعصبش

!و شيطان رو به واسطه ي جهنمي که براي خودش ساخته

 

و وقتي در شگفت موند که اون طرف ماه چيه

 

آيا احتمال وجود بهشت رو مطرح کرد يا نه؟

يا گفت که اونجا چيزي

غير از يه عالمه ستاره، اقمار، کهکشان ها و گرد و غبار کيهاني نيست؟

بگو، بيشتر بگو

درباره ي سنت مقدس ازدواج چي گفت؟

با توليد مثل حيوانات مقايسه اش کرد؟

!اعتراض دارم

مي خواي مردم خوب اين شهر

ببينند چي به سرش اومده

تا بتونند کمکش کنند که سر عقل بياد، اينطور نيست؟

!بگو! همشو تعريف کن
!بگو! بگو! بگو

!مت

 

بنا به دلايلي

 

فکر کنم بهتره شاهد مرخص بشه

 

سرهنگ دراموند، شما اعتراضي داريد

به اينکه شاهد مرخص بشه

از تطابق دادن شهود الآن

و بعداً احضار بشه؟

 

قربان، وکيل مدافع بايد شانس اين رو داشته باشه

اين حرف هايي رو که

وکيل دعاوي تو دهن شاهد انداختند، مورد ترديد قرار بده

 

اذيتش نکن. بذار بره

 

ميشه يه لحظه صبر کنيد؟

مي خواي هر حرفي که تو دهنش انداخت

 

بره براي ثبت؟

خيلي مهم نيست

 

خيلي... اون مثل جوجه ي پر کنده، تکه پاره ات کرد

 

خواهش مي کنم کاري که ميگم رو بکن. اجازه بده

اجازه بدم چي؟

بفرستدت زندان

بذار بره

 

نابغه ي ساده لوح

دختره سرت رو روي سينيِ نقره اي، دو دستي تقديم اونا کرد

!به دَرَک، تو کاريت نباشه

به تو ربطي نداره

دستاي منو نبند، پسر

 

بذار بره، وگرنه دادخواستم رو به اعتراف تغيير ميدم

 

سؤالي ندارم

 

در حال حاضر، شاهد مرخصه

 

مي خواي عکست رو ببيني؟

 

آيا وکيل دعاوي مي خوان شاهدان ديگه اي رو احضار بفرمايند؟

 

خير، در حال حاضر خير قربان

وکيل دعاوي استراحت مي کنند

خوب پس با وکيل مدافع ادامه مي ديم

سرهنگ دراموند

من مايلم دکتر اِيمُس کِلر رو احضار کنم

 

رئيس دپارتمان جانورشناسيِ

دانشگاه شيکاگو

!اعتراض دارم

به چه عنوان؟

مي خوام بپرسم چه رابطه ي احتمالي اي

بين شهادت يه پروفسور جانور شناسي

و اين محاکمه مي تونه باشه؟

اتفاقاً خيلي ربط داره

موکل من، به خاطر تدريس تئوري تکامل مورد محاکمه ست

مطمئناً هر مدرک مربوط به

به اصطلاح نقض قانون

بايد پذيرفته بشه

 

نا مربوط، بي اهميت، غير مجاز

آخه چرا؟

اگه برترام کيتس به جُرم قتل محکوم بود

آيا نا مربوط بود که شاهداني رو احضار کنيم

براي تطبيق دادن اسلحه؟

آيا ارائه ي مدرک براي اينکه

به اصطلاح سلاح قتل

قادر به شليک گلوله نبوده، ممنوع بود؟

بنده منظور وکيل مدافع محترم رو نمي فهمم

 

قربان

 

وکيل مدافع مي خواد دکتر کِلر رو به جايگاه احضار کنه

 

تا ايشون براي اعضاي هيئت منصفه توضيح بدن

که معني واقعيه تئوري تکامل چيه

اونا چطور مي تونند درباره ي چيزي که نمي دونند چيه قضاوت کنند؟

من فکر مي کنم همين قانوني که اينجا ازش پيروي مي کنيم

!مانع از چنين شهادتي مي شه

مردم اين ايالت تکليفشون رو روشن کرده اند

 

که نمي خوان با اين مزخرفات جانورشناسي

وقت کلاس هاي درس رو بيهوده تلف کنند

و من به اين دانشمندان مُلحد اجازه نمي دم

که اين دادگاه رو به عنوان تريبون انتشار عقايدشون استفاده کنند

تا کفر گويي هاشون رو

 

تيتر روزنامه ها کنند

 

سرهنگ دراموند

هيئت قضات حکم مي کنند که جانور شناسي با پرونده تناسب نداره

 

دانشمندان مُلحد !؟

 

من، دکتر آلن پيج رو احضار مي کنم

 

دستيار اُسقف کليسا

و پروفسور زمين شناسي و باستان شناسي

در کالج اوبرلين

اعتراض دارم

اعتراض وارد است

جناب عالي در دَم

وجود جانور شناسي، زمين شناسي و باستان شناسي رو انکار مي کنيد؟

ما وجود اين علوم رو انکار نمي کنيم

اما اينها تا اين حد به قانون مربوط نيستند

 

من والتر ائرنسون رو احضار مي کنم

 

مردم شناس، فيلسوف، نويسنده

و يکي از نوابغ بزرگ جهان معاصر
اعتراضي هست؟

 

!اعتراض دارم

 

قربان، وکيل مدافع با هزينه و دردسر زياد، 6 دانشمند نام برده رو به هيلزبورو آوردن

شهادت اونها براي دفاع از موکلم اساسي هست

 

چون من قصد دارم به اين دادگاه نشون بدم

اونچه که برترام کيتس در يه صبح بهاري

تو دبيرستان هيلزبورو به آرومي گفته، جنايت نيست

بلکه مسلّمه، مثل هندسه

براي هر جامعه ي روشن فکر

در اين جامعه، سرهنگ دراموند

 

و در اين ايالت مستقل

دقيقاً عکس قضيه صادقه

زبان قانون واضحه، قربان

ما به متخصصين احتياج نداريم

تا صحت يه قانون مکتوب رو زير سؤال ببرند

پس تو به چي احتياج داري؟
يه چوبه که دارش بزني؟

اين تفسير، توهينه به کل اين اجتماع

!و اين اجتماع، توهيني هست به کل دنيا

 

قربان، من درخواست استعفا از پرونده رو دارم

 

!آقاي دراموند، نمي تونيد بريد الآن

چرا نمي تونم؟
5دقيقه قبل همين کارو داشتي مي کردي

 

سرهنگ دراموند

 

چه دليلي داريد واسه اين کار؟

200تا دليل دارم

و اگه اين کافي نيست، يکي ديگه هم هست

فکر کنم موکلم همين الآن هم گناهکار شناخته شده

آيا آقاي دراموند دارن ميگن که اظهار اين احساسات پاک

به هر طريق تأثير گذاشته

 

بر بي طرفيه دادگاه، در اجراي قانون؟

 

من ميگم که يه قانون نابکار رو نمي شه بي طرفانه اجرا کرد

فقط به درد تخريب مي خوره
فقط به درد مجازات مي خوره

و بهت هشدار ميدم

 

که يه قانون نابکار، مثل وبا

 

هر کسي رو که بهش دست بزنه نابود مي کنه

چه حاميانش و چه مخالفانش

 

سرهنگ دراموند

نمي فهمي؟

اگه قانوني مثل تکامل رو در نظر بگيري

و تدريسش تو مدارس عمومي رو، جنايت بدوني

فردا مي توني تو مدارس خصوصي هم همين کارو بکني

 

و پس فردا خوندن درباره اش هم جنايت ميشه

 

و بزودي ممکنه کتاب ها و روزنامه هام ممنوع بشن

و بعد ممکنه کاتوليک ها به جون پروتستان ها بيفتن

 

و پروتستان ها به جون پروتستان ها

و سعي کني دينت رو

به زور تو ذهن انسان فرو کني

!اگه بتوني يکي رو انجام بدي، ديگري رو هم مي توني

چون تعصب و جهل هميشه گرسنه اند

 

و بايد بخورند

 

و به زودي قربان

 

با پرچم هاي برافراشته و طبل هاي کوبنده

به سوي گذشته، رژه مي ريم
پيش به سوي گذشته

به سوي دوران با شکوه قرن شانزدهم

زماني که خرافاتيون، انسان هايي که شهامت به ارمغان آوردن روشن فکري و ذکاوت رو براي ذهن انسان داشتند، رو مي سوزوندند

 

اميدوارم وکيل مدافع منظورشون اين نباشه

که اين دادگاه خرافاتيه

 

جناب عالي حق اين رو داريد که اميدوار باشيد

من بيشتر از اينها حق دارم

 

!شما بيشتر از اينا قدرت داريد

و من قدرتم رو بکار مي گيرم

سرهنگ دراموند، تا 10:00 صبح فردا فرصت داريد مدرک ارائه کنيد

تا به دليل اهانت به دادگاه توقيف نشيد

ضمناً ، به مأمور دستور ميدم

 

که شما رو بازداشت کنه

 

مبلغ وثيقه 2000 دلاره

 

2000دلار!؟

 

چرا 4000 دلارش نمي کني؟

 

وثيقه 4000 دلار شد، سرهنگ دراموند

 

قربان، روزنامه ي من مبلغ وثيقه رو پُست خواهد کرد

مي تونيد مجوز قانوني براي پرداخت چنين مبلغي، براي کارفرماتون ارائه بديد؟

فوراً به روزنامه ام تلگراف مي زنم

 

بسيار خوب. تا اون موقع

سرهنگ دراموند طبق توافق، دربازداشت مي مونند

 

قربان

قربان

من سند زمينم رو به عنوان ضمانت براي آقاي دراموند مي يارم

ما راهي براي تعيين ارزش زمين شما نداريم، آقا

بايستي اينقدر بيرزه

 

قانون ميگه که ضمانت بايد نقدي پرداخت بشه

قربان، بانک من تضمين مي کنه

 

ارزش اين زمين رو

ايشون مطمئناً سرمايه شون خيلي بيشتر از اينهاست

 

بسيار خوب

شما مي تونيد با منشيِ دادگاه ترتيب کارها رو بديد

 

تو کي هستي؟

اسمم جان استبينزه

 

دادگاه ختم جلسه رو اعلام مي کند

 

و تشکيل دوباره ي جلسه، فردا ساعت 10:00 صبح

 

ما برت کيتس رو دار مي زنيم

با يه درخت سيب

ما برت کيتس رو دار مي زنيم

 

با يه درخت سيب

ما برت کيتس رو دار مي زنيم

 

با يه درخت سيب

خداي ما پايدار مي مونه

 

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

 

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

 

اون امشب خوب مي خوابه

 

اين قرص ها رو بهش بديد فردا

و بذاريد استراحت کنه

 

ممنونم، جان

 

راشل

 

راشل

 

ما برت کيتس رو دار مي زنيم

 

با يه درخت سيب

خداي ما پايدار مي مونه

 

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

حقانيت او پايدار مي مونه

ما برت کيتس رو دار مي زنيم

با يه درخت سيب

ما برت کيتس رو دار مي زنيم

با يه درخت سيب

ما برت کيتس رو دار مي زنيم

 

با يه درخت سيب

خداي ما پايدار مي مونه

ما هنري دراموند رو دار مي زنيم

با يه درخت سيب

ما هنري دراموند رو دار مي زنيم

با يه درخت سيب

ما هنري دراموند رو دار مي زنيم

با يه درخت سيب

...خداي ما

 

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

با شکوه، با شکوه
سپاس براي اوست

حقانيت او پايدار مي مونه

تق و توق

 

سر به سرم نذار

 

!اوباش هاي دنيا متحد شدن

 

تو چيزي نداري براي فدا کردن

مگر عقلانيتت

همين احمق ها قوانين ما رو نوشته اند

!آخه اين يه جريان دموکراتيکه

 

فکر کردم پيشنهاد بهتري داري

ما هنري دراموند رو دار مي زنيم

با يه درخت سيب

 

به نظر مي رسه تو اوج احترام اينجا رو ترک مي کني، وکيل مدافع

 

خوب

بد جوري احساساتي شده بودي

امروز يه مدت، هنري

اونجا که گفتي قربان

شما داريد يه کاري مي کنيد که
انسان به جون انسان بيفته

 

مذهب به جون مذهب، و غيره و غيره

 

تا ابد

هنري، چرا بيدار نمي شي؟

 

داروين اشتباه مي کرد

انسان هنوزم ميمونه

و عقيده اش هنوز همون لوح محفوظه

وقتي اولين بار روي پاهاش وايستاد

يه نگاهي به ستاره ها انداخت

و فکر کرد که اونا خوردني اند

 

وقتي دستش به اونا نرسيد

تصميم گرفت بگه که اونا خوراک

موجود بزرگتري اند

 

اينجوري بود که يَهُوَه متولد شد

اي کاش ديدگاه موشکافانه ي تو رو از تاريخ داشتم

 

اينطوري مطمئناً مسائل خيلي آسون تر مي شد

!نه! براي تو نه

نه، نه، تو...تو هنوز وقتت رو تلف مي کني

تا بفهمي که

 

چه چيز مضحکي در مورد

نژاد انسان وجود داره

چرا چشم بندت رو در نمي ياري؟

 

نمي دوني آينده از همين الآن گذشته ست؟

فکر مي کني انسان هنوزم سرنوشت با شکوهي داره

دارم بهت ميگم که اون از همين حالا شروع کرده

به رژه رفتن به سمت گذشته

به سمت همون درياي شور و احمقانه اي که ازش اومده

انسان هايي مثل برت کيتس چي؟

 

کيتس؟

 

ميموني که خواست پرواز کنه

کيتس رفت بالاي لوح محفوظ

اما...بعدش پريد

 

و کسي اونجا نبود که بگيردش

حتي تو

خودت که بودي

ديدي چي به سر شاهدام آوردن

چيزي که لازم داري يه مشروبه

چيزي که لازم دارم يه معجزه ست

معجزه!؟

اينجا يه عالمه هست

 

متيو هريسون بريديه نجيب

 

قربان

 

...قربان، من

 

احساس مي کنم يه معذرت خواهي به شما بدهکارم

به خاطر گفتن هر چيزي که اهانت به دادگاه محسوب شده

خيلي متأسفم

من درک مي کنم که مي خوايد بي طرف باشيد

 

من...من خيلي متأسفم به خاطر حرف هايي که زدم

وقتي از کوره در رفتم

 

دوستان

سرهنگ دراموند

انسان به نظر من به اين دليل پا به دنيا گذاشته

که بشر رو از گناه نجات بده

آموخته که مثل خداوند ببخشه

 

من به اين اصول باور دارم

عذرخواهيه سرهنگ دراموند رو مي پذيرم

از احضار به جُرم اهانت به دادگاه صرف نظر مي کنم

متشکرم، قربان

من هم بايد اين رو اضافه کنم

که به خاطر اين بخشش

 

منم کينه اي از وکيل محترم اهل شيکاگو ندارم

ايشون به داشتن اسب هاي چوبي مشهور بودند

 

شايد وقتي برگشتن خونه شون

درس گرفتن

ما ستايشش مي کنيم به خاطر اينکه تو قلبش ياد گرفت

حرف هاي خدا رو که فرمود

اگه مشتاقي، بيا به سوي من

و من به تو زندگي مي بخشم

 

به همين دليله که اون تو دنيا دشمن نداره

فقط دوستانش ازش متنفرند

 

شايد بيشتر هم ياد بگيريم

از وکيل دعاويه فاضل

 

قربان، ديروز يه حرف هايي زدم

مثلاً گفتم که مي خوام از پرونده استعفا بدم

 

اگه دادگاه اجازه بده

مي خوام استعفام رو باطل کنم

و به عنوان وکيل مدافع برترام کيتس، کارم رو از سر بگيرم

من دليلي نمي بينم که سرهنگ دراموند

 

نتونه در مقام وکيل مدافع به کارش ادامه بده

ادامه بديد سرهنگ دراموند

ممنون
ممنون

قربان، دادگاه مانع از ارائه ي هر گونه اثباتي شد

به عنوان دانش علمي يا تئوري داروين

ممکنه که دادگاه استدلال ارائه بدند؟

استدلال تخصصي

براي کتابي به نام انجيل مقدس

 

اعتراضي داريد سرهنگ بريدي؟

 

اگه وکيل مدافع مي تونند پرونده ي موکلشون رو از طريق استفاده از کتب مقدس پيش ببرند

وکيل دعاوي اعتراضي ندارند

خوبه. من به جايگاه احضار مي کنم

يکي از بهترين متخصصان دنيا

در زمينه ي انجيل و تعليماتش

متيو هريسون بريدي

 

!قربان، اين مسخره ست

برادر، بيا دعا بخونيم

خوب

اين کاملاً غير متعارفه

 

من جايي رو نمي شناسم

که وکيل مدافع، وکيل دعاوي رو به عنوان شاهد احضار کنند

قربان، کل اين محاکمه

غير متعارفه

 

اما اگه مصلحتِ

حق و عدالت در اينه

من به جايگاه مي رم

!ولي سرهنگ بريدي

 

دادگاه مشکلي نداره

 

اگه شما مايليد شهادت بديد

به عنوان شاهدي عليه ادعاي خودتون

قربان

من نمي خوام عليه چيزي شهادت بدم

مي خوام اندوخته هاي زندگيم رو بگم

به نيابت از حقيقت جاودان کتب مقدس

 

سرهنگ بريدي
نه، نه، نه

لازم نيست قسمش بدي

مي تونم تصديق کنم

اعتراضي ندارم که به خدا قسم بخورم

نه. من تضمين مي کنم که تو حقيقت رو مي گي

خوب آقا، من حق اينو دارم که شما رو

به عنوان متخصص انجيل بدونم، مگه نه؟

 

فکر مي کنم لاف زني نباشه که بگم

منم به اندازه ي هر شخص عادي، انجيل رو خوندم

و سعي کردم

 

بر اساس دستوراتش زندگي کنم

درود بر شما

من فکر مي کنم شما مي تونيد فصل و آيه رو به صورت دقيق

از نسخه ي کينگ جيمز نقل کنيد

بخش هاي زيادي از انجيل مقدس هست

که بنده کاملاً حفظم

 

فکر نمي کنم بخش هاي زيادي از اين کتاب باشه

که شما از بَر کرده باشيد

 

منشأ انواع

 

من هيچ علاقه اي به

تئوري هاي کفرآميز اون کتاب ندارم

اصلاً نخونديش؟

و هرگز نخواهم خوند

پس چطوري مکرراً انکارش مي کني

و اين جنگ مقدس رو بر ضدّش راه انداختي؟

بر عليه چيزي که هيچي درباره اش نمي دوني

از کجا اين قدر مطمئني

که بدنه ي دانش علمي که

در نوشته هاي چارلز داروين، نظام مند شده

به هر طريقي، مخالفه

با کتاب آفرينش؟

ممکنه لطف بفرماييد، سؤالتون رو تکرار کنيد

 

خوب اين دفعه بذار اينجوري بگم

 

تو صفحه ي 10 منشأ انواع

داروين ميگه

 

من به اين اعتراض دارم قربان

سرهنگ بريدي به عنوان متخصص انجيل احضار شدند

اکنون...اين آقا از شيکاگو

از فرصت استفاده مي کنند

تا استدلال علمي رو براي ثبت در پرونده بخونند

که شما قربان

قبلاً تصديق فرموده بوديد که نامربوطه

اگه ايشون سرهنگ بريدي رو در زمينه ي انجيل امتحان مي کنند

پس بذاريد امتحان بکنند

انجيل مقدس و فقط انجيل

شما بايد سؤالاتتون رو به انجيل محدود کنيد

 

بسيار خوب

فراموشش کن

 

ما تو زمين تو بازي مي کنيم سرهنگ

 

من مي خوام اول اينو روشن کنم

 

اين کتابيه که...اين کتابيه که شما در اون تخصص داريد، نه؟

درسته

اعتقاد داريد که...هر کلمه اي که تو اين کتاب نوشته شده

بايد درست باشه؟

هر چيزي که تو انجيل هست بايد پذيرفته بشه

دقيقاً به همون صورت که اونجا اومده

در مورد اين قسمت که اينجا اومده چي؟

که

 

صحبت مي کنه درباره ي اينکه

يونس توسط "يه نهنگ" بلعيده شد

فکر مي کني اين واقعاً اتفاق افتاده؟

"انجيل نمي گه "يه نهنگ

"ميگه "يه ماهيه بزرگ

 

"در واقع بايد بگم، اينجا نوشته "يه ماهيه عظيم

 

ولي من فکر مي کنم که فرقي نداره

 

نظرت...نظرت چيه در مورد اين واقعه؟

من به خدايي باور دارم که مي تونه يه نهنگ رو خلق کنه

و مي تونه يه انسان رو خلق کنه

و هر کاري که مي خواد باهاشون انجام بده

 

خدا حفظت کنه، متيو هريسون بريدي

 

آمين

سپاس براي او
سپاس براي او

 

مي خوام اين آمين گفتن هام ثبت بشن

من داستاني رو از يوشع به خاطر آوردم

 

يوشع، خورشيد رو سر جاش نگه مي داره

به عنوان يه متخصص ميشه بهم بگي که

اينم به همون اندازه ي داستان يونس واقعيت داره؟

 

اين يه حقه ي جديده

 

من معجزات خدا رو مورد سؤال يا تمسخر قرار نمي دم

 

مثل شما بي ايمان ها

تا حالا بهش فکر کردي

که واقعاً چي به سر زمين مي ياد

 

اگه خورشيد متوقف بشه؟

 

تو مي توني اينو ثابت کني وقتي که من تو رو احضار کردم

 

"اگه اونطوري که ميگن، "خورشيد متوقف شده باشه

اونا بايد يه جورايي فکر مي کردن

که خورشيد بدور زمين مي گشته

فکر مي کني که اينجوري بوده

يا اعتقاد نداري زمين بدور خورشيد مي چرخه؟

من به انجيل اعتقاد دارم

به منظومه ي شمسي اعتقاد نداري؟

خورشيد وايستاد

 

خوب

حالا، اگه اون چيزي که مي گي واقعاً اتفاق افتاده بود

اگه يوشع خورشيد رو در آسمان متوقف مي کرد

 

زمين از گردش به دور محورش مي ايستاد

قاره ها يکي پس از ديگري واژگون مي شدند

کوه ها به فضا پرتاب مي شدند

و زمين پس از برخورد با خورشيد، يه توده ي خاکستر مي شد

 

حالا اونا چطوري اين اخبار کم اهميت رو از دست دادن!؟

 

اونا از دست دادن، چون اتفاق نيفتاده

 

ولي بايد اتفاق مي افتاد

بر اساس قانون طبيعي (فيزيک) بايد اتفاق مي افتاد

يا شما به قانون طبيعي اعتقاد نداريد آقاي بريدي؟

 

آيا...آيا شما کوپرنيک رو هم از کلاس بيرون ميندازيد

مثل چارلز داروين؟

آيا شما قانوني رو انکار مي کنيد تا

تمام دانش علمي از زمان يوشع به بعد رو دور بندازيد؟

شب و روز، فصل ها

 

قانون طبيعي

در ذهن پدر آسماني خلق شده

مي تونه تغييرش بده، باطلش کنه

و هر کاري که مي خواد باهاش بکنه

اين منو مرتباً متحير مي کنه

که شما پيامبران علم

با همه ي خردمنديتون

نمي تونيد اين واقعيت ساده رو بفهميد

 

حالا

حالا اينو گوش کن

اينا آيات 4 تا 16 کتاب آفرينشه

 

و قابيل از نزد خدا رفت

و در سرزمين ناد ساکن شد

در شرق بهشت

 

و همسري براي خود گزيد

 

اين ديگه از کدوم جهنمي اومد؟

 

کي؟

 

دوشيزه قابيل
زنِ قابيل

اگه در ابتدا فقط قابيل و هابيل بودن

 

و آدم و حوا

اين زن اضافي از کجا اومد؟

اصلاً تا حالا بهش فکر کردي؟

نه آقا

ولش کردم که ملحد ها دنبالش بگردن

 

هرگز ناراحتت نکرده؟

هرگز ناراحتم نکرده

هيچ وقت سعي نکردي بفهمي؟

 

نه

فکر مي کني کس ديگه اي خلقت ديگه اي انجام داده

تو يه جايي تو همون منطقه؟

انجيل منو قانع مي کنه، همين کافيه

 

اون منو به وحشت ميندازه

وقتي فکر مي کنم اگه همه کنجکاويه بيش از اندازه ي تو رو داشتند
چي به سر ميزان دانش تو دنيا مي اومد

 

حالا اين کتاب تولد هاي زيادي رو اسم مي بره

 

و از نوح، صالح متولد شد

و از صالح، ابراهيم

و غيره و غيره و غيره

 

اين آدم ها چقدر مهم اند؟

 

اونا نسل هاي

مردان و زنان مقدس

انجيل اند

اونا چطوري بوجود اومدند؟

منظورت چيه؟

منظورم اينه، آيا اونا متولد شدن

درست مثل

مردمي که الآن متولد مي شن؟

به همون شيوه متولد شدن

فکر نمي کنم دانشمندانت

اونو بهبود بخشيدن

 

به عبارتي ديگه

همه ي اين افراد حامله شدن و بچه زاييدن

از طريق عمل بيولوژيکي عادي که بهش مي گن سکس

 

نظرتون در مورد سکس چيه سرهنگ بريدي؟

 

از چه جوهري اين سؤال رو پرسيديد؟

من از شما نپرسيدم نظرتون درباره ي سکس چيه

به عنوان پدر، به عنوان شوهر

يا حتي کانديداي رياست جمهوري

 

شما به عنوان متخصص انجيل اينجا تشريف داريد

 

ارزيابي انجيليه سکس چيه؟

اون يه گناه کبيره ست

 

و همه ي اين افراد مقدس متولد شدن

از طريق گناه کبيره؟

 

خوب

اين همه گناه کبيره از تقدسشون کم نمي کنه؟

قربان، اين بحث ما رو به کجا مي بره؟

ايشون مي خواد چجوري اينا رو ربط بده

به اتهامي که عليه برترام کيتس وارده؟

 

سرهنگ دراموند، دادگاه بايد قانع بشه

که اين سؤالات

ربطي به پرونده داره

شما همه ي شاهدان منو رد کرديد

بايد به من اجازه بديد

تنها شاهدي رو که برام گذاشتيد، به شيوه ي خودم مورد سؤال قرار بدم

قربان

من اينجا نشستم

 

تمسخر و اهانت آقاي دراموند رو تحمل مي کنم

 

که ايشون دفاع کنند

از پرونده ي موکلشون

با توهين به همه ي اين مقدسات؟

!اعتراض دارم! اعتراض دارم! اعتراض دارم

به چي؟

امکان داره چيزي مقدس باشه

براي بي خداي مشهور؟

بله

 

مغز منحصر به فرد انسان

 

قدرت يه بچه

براي ياد گرفتن جدول ضرب

خيلي مقدس تر هست

از اين همه "آمين" گفتن ها و مقدس مقدس ها

!و خدا خدا گفتن ها

يه انديشه بزرگ تر از بناي

يه کليساي جامعه

و پيشرفت دانش بشر

 

معجزه ي بزرگ تريه از همه ي اين عصا رو مار کردن ها

يا نصف کردن درياها

اما حالا

ما بايد همه ي اين پيشرفت ها رو فراموش کنيم

 

چون آقاي بريدي ما رو با يه افسانه مي ترسونه؟

 

آقايون

پيشرفت هرگز مفت بدست نيومده

بايد براش بها داد

بعضي وقت ها به اين فکر مي کنم که يکي پشت تلفن مي شينه

و ميگه: بسيار خوب، بذار يه زنگ بزنم

اما دوري فاصله رو يادش مي ره

خانم، شما شايد رأي بديد، ولي به اين قيمت که

 

ديگه حق پوشيدن لباس پف دار رو نداشته باشيد

يا زيرپوشتون

 

آقا، شما ممکنه آسمان رو فتح کنيد

ولي به قيمت اينکه پرندگان زيبايي شون رو از دست بدن

 

و ابرها بوي بنزين بگيرند

 

داروين ما رو به قله اي رسوند

 

که از اونجا مي تونيم گذشته رو نگاه کنيم

 

و ببينيم از کجا اومديم

اما براي اين بصيرت و اين دانش

 

ما بايد ايمانمون رو به شعرسراييه دلپذير کتاب آفرينش از دست بديم

ما نبايد ايمانمون رو از دست بديم

!ايمان مهم ترين چيزه

پس چرا خدا به ما قدرت تفکر داد تا زجرمون بده؟

آقاي بريدي، چرا شما اين توانايي انسان رو منکر مي شيد

که او رو برتر از ساير موجودات زمين مي کنه؟

قدرت مغزش براي تفکر

وگرنه ما ديگه چه برتريي داريم؟

فيل گُنده تره

اسب سريع تر و قوي تره

 

پروانه خيلي خوشکل تره

 

پشه خيلي فراوان تره

حتي يه اسفنجِ ساده با دوام تره

يا اسفنج هم فکر مي کنه؟

 

نمي دونم

من انسانم نه اسفنج

 

به نظرت اسفنج فکر مي کنه؟

اگه خداوند بخواد که اسفنج فکر کنه

فکر مي کنه

 

به نظرت به انسان، همين امتياز

مثل اسفنج بخشيده شده؟

البته

 

اين مرد آرزو داره

که همون برتري اسفنج بهش بخشيده بشه

!مي خواد فکر کنه

 

!ولي موکل تو در اشتباهه

!اون فريب خورده! گمراه شده

غم انگيزه که همه ي ما

دانش مطلق شما رو نداريم از اينکه چي درسته و چي غلطه

آقاي بريدي

 

به نظرت اين سنگ چقدر قدمت داره؟

من به صخره ي اعصار (لقب عيسي مسيح) بيشتر علاقه دارم

تا به سن سنگ ها

 

دکتر پيج از کالج اوبرلين

به من ميگه اين سنگ حداقل 10 ميليون سال سن داره

خوب، خوب

سرهنگ دراموند

بالاخره موفق شدي

بعضي از مدارک علمي رو ارائه بدي

 

نگاه کن آقاي بريدي

 

اينا بقاياي فسيلِ

يه جانور درياييه ما قبل تاريخه

که همين دور و برها پيدا شده

و ميليون ها سال قبل اينجا مي زيسته

 

وقتي اين رشته کوه ها

زير آب بودن

مي دونم

 

انجيل ميگه سيل عظيمي (طوفان نوح) اومده

ولي پروفسورت در مورد تاريخ هاش، يه خُرده قاطي کرده

اين سنگ بيشتر از 6000 سال قدمت نداره

 

از کجا مي دوني؟

يه محقق انجيل شناس نُخبه، اسقف آشر

براي ما محاسبه کرده

تاريخ و ساعت دقيق خلقت رو

خلقت دنيا 4004 سال قبل از ميلاد مسيح اتفاق افتاده

 

خوب...اون

اون...اون نظر اسقف آشر بوده

اون يه نظر نيست

 

يه حقيقت محضه

که اسقف نابغه با

محاسبه ي دقيق

سنِ پيامبران

عهد عتيق به دست آورده

در واقع

 

ايشون مشخص کردند که خداوند خلقت رو

در 23 اکتبرِ 4004 قبل از ميلاد آغاز کرده

در ساعت 9 صبح

 

(زمان استاندارد آمريکا و کانادا) EST به وقت

 

يا به وقت کوهستاني؟

اون موقع آفتاب نبوده براي محاسبه ي زمان، بوده؟

 

چون خدا خورشيد رو خلق نکرده بود

تا روز 4 اُم

درسته

اون روز اول

 

به نظرت چقدر بوده؟

24ساعت؟

انجيل مي گه يه روز بود

خورشيدي وجود نداشت

از کجا مي دوني چقدر بوده؟

انجيل مي گه يه روز بود

يه روز عادي، يه روز واقعي، يه روز 24 ساعته؟

نمي دونم

 

چي فکر مي کني؟

 

من در مورد چيز هايي که بهشون فکر نمي کنم، فکر نمي کنم

 

تو در مورد چيزهايي که بهشون فکر مي کني، فکر مي کني؟

امکان نداره

که اون روز 25 ساعت بوده باشه؟

هيچ راهي نبوده براي محاسبه کردنش
هيچ راهي نبوده براي گفتنش

 

ممکنه 25 ساعت بوده باشه؟

ممکنه

 

پس تو تفسير مي کني روز اولي که

 

در کتاب آفرينش اومده

مي تونسته روزي با مدت زمان نا مشخص بوده باشه؟

مي خوام بگم

 

که لازم نبوده حتماً 24 ساعت بوده باشه

مي تونسته 30 ساعت بوده باشه

مي تونسته يه هفته بوده باشه

 

مي تونسته يه ماه بوده باشه، مي تونسته يه سال بوده باشه

 

مي تونسته يه قرن بوده باشه

 

!يا مي تونسته 10 ميليون سال بوده باشه

!من اعتراض دارم

 

اين نه تنها نا مربوط و بي اهميته

!بلکه غير قانونيه

من مي خوام بدونم هدف

 

آقاي دراموند از اين سؤال پيچ کردن ها چيه؟

مي خواد چي کار کنه؟

من بهت مي گم مي خواد چي کار کنه

مي خواد ايمان همه رو به انجيل نابود کنه

و به خدا

 

اين درست نيست، و خودتم مي دوني

 

انجيل يه کتابه

 

کتابه خوبيه، ولي تنها کتاب موجود نيست

اون کلام آشکار قادر مطلقه

 

که به مرداني که انجيل رو نوشتن، وحي شده

از کجا مي دوني که خدا به چارلز داروين وحي نکرده؟

مي دونم، چون خدا به من ميگه

با تعاليمِ شيطانيه اين مرد مخالفت کنم

خدا با تو حرف مي زنه؟
!بله

بهت ميگه چي درسته و چي غلطه؟
بله

و تو بر اساس اون رفتار مي کني
بله

پس تو، متيو هريسون بريدي

 

از نماز خانه يا مجلس يا هر چي

 

دستورات خدا رو

 

!به جهان ابلاغ مي کني

!پيامبر نبراسکا رو ببينيد

اينجوريه نه؟

اينجوريه نه؟

خدا به بريدي ميگه چي خوبه

مخالفت با بريدي مخالفت با خداست

 

!نه! هر کسي يه انسان آزاده

 

پس برترام کيتس تو زندان هيلزبورو چي کار مي کنه؟

فرض کن آقاي کيتس قدرت و جگرش رو داشت

که به مجلس قانون گذاريه ايالت، قانوني رو بفرسته

که ميگه فقط تئوري داروين

مي تونه تو مدارس تدريس بشه

!مسخره ست! مسخره ست

 

فقط يه حقيقت بزرگ در دنيا هست

انجيل

انجيل مطابق با بريدي

!خدا با بريدي حرف مي زنه، و بريدي به دنيا ابلاغ مي کنه

!بريدي، بريدي ، بريدي قادر مطلق

!خداوند...خداوند قدرت منه

فرض کن يه انسان حقيرتر

مثلاً کيتس يا داروين

 

اين جسارت رو داشته باشه که فکر کنه خدا باهاش حرف مي زنه

و يه فکر ضدّ بريدي هم مقدسه

يه انسان بايد بره زندان چون مخالفه

با پيامبر خود گمارده؟

موعظه کن برامون

بذار يه کتاب داشته باشيم از بريدي

 

ما بايد کتب عهد عتيق رو دور بندازيم

و تو يکي تازه بنويسي

!از سِفر ارقام تا سِفر تثنيه

دوستان

 

قربان، پيروان من

خانم ها و آقايون

!شاهد مرخصه

همه ي شما مي دونيد براي چي پايداري مي کنم

و به چي اعتقاد دارم

من به حقانيت کتاب آفرينش اعتقاد دارم

سِفر هجرت، سِفر لاويان، سِفر ارقام، سِفر تثنيه

يوشع، جاجز، روث، ساموئل اول

ساموئل دوم، پادشاهان اول، پادشاهان دوم

اشعياء، ارميا
مرثيه ها، حزقيل

دادگاه ختم جلسه رو تا 10:00 صبح فردا اعلام مي کند

 

مت

 

مت، عزيزم

 

بيا بريم خونه

 

خونه؟

برگرديم خونه

 

کيه؟

 

کجاست؟

بايد باهاش حرف بزنم

الآن نه راشل، حالش خوب نيست

همين الآن

مي خوام به برت بگه، تقصير من نبود

راشل، خواهش مي کنم آروم. اون خوابه

چرا بايد ساکت باشم؟

مي خوام همه ي دنيا بدونه

که متيو هريسون بريدي حقه بازه

 

!راشل

 

متأسفم

 

امروز ظهر تو تخت خواب افتاده بودم

خواب ديدم رو صندلي شهادت نشستم

بهش زنجير شدم

التماسش مي کردم بذاره برم

راشل، راشل، واسه همه ي ما کابوس بود

اما مال من واقعي بود

من دست به دامان شوهرت شدم که کمکم کنه

 

اون منو ترغيب کرد که سفره ي دلم رو براش باز کنم

 

و بعد از حرف هاي من سو استفاده کرد

اون منو فريب داد

چرا اين کارو کرد؟

نمي دونم

نمي دونم چرا اين کارو کرد

 

شايد براش خيلي معني داشت

شايد خسته بود يا ترسيده بود

 

من به شاگردام ياد دادم

که متيو هريسون بريدي مرد بزرگيه

تقريباً نزديک ترين به خدا

مي خواي چي بهشون بگم الآن؟

هنوز همون مرده

نه، اگه تونسته يه همچين کار زشتي بکنه

پس بايد مرد شروري باشه

و هر چيزي که ازش دفاع مي کنه

هم بايد شيطاني باشه

!بس کن! بس کن

 

جوان خيلي خامه

تو چي مي دوني از خوبي و بدي؟

چي مي فهمي از

از کل زندگيه يه مرد

اون به من خيانت کرد

تو به خودت خيانت کردي

تو شوهر منو يه قديس مي بيني

بنابراين هر چيزي که ميگه و هر کاري که مي کنه، بايد درست باشه

 

و بعد اونو مثل شيطان مي بيني

و هر چيزي که ميگه و هر کاري که ميکنه بايد اشتباه باشه

شوهر من نه قديسه و نه شيطانه

اون فقط يه بشره

 

و جايز الخطاست

 

چطور مي توني ازش دفاع کني؟

من از اون دفاع نمي کنم

من از 40 سال عمرم دفاع مي کنم که با اين مرد زندگي کردم

و سنگينيه بار مسئوليت مردمي مثل تو رو، رو دوشش ديدم

اگه در اشتباه بوده

لااقل از يه چيزي دفاع کرده

تو از چي دفاع کردي؟

به برترام کيتس باور داري؟

من به شوهرم باور دارم

تو به چي باور داري؟

 

مت

 

من خواب بودم، ولي

 

چيکار مي تونم برات بکنم، بچه؟

 

من ديگه بچه ي تو نيستم
آقاي بريدي

 

نه مال شما

 

و نه هيچ کس ديگه

 

چي

 

چي مي خواست، سارا؟

 

اون آسيب ديده

 

تو بهش آسيب رسوندي

 

مت

 

تو هميشه مرد خوبي بودي

واسه همين دوستت دارم

 

از همون اول داشتم

مردم ميگن تو اشتباه کردي، تصميم هاي اشتباه گرفتي

 

تو بايد 3 بار رئيس جمهور مي شدي

 

ولي من هيچوقت بهت شک نکردم، مت

چون تصميماتت درست بودند

تو هيچوقت از اصولي که بهش معتقدي، براي برنده شدن استفاده نکردي

 

من نمي خواستم بهش صدمه بزنم

سارا

سارا، يه پيروزي اينجا

زيارتگاهي ميشه براي خدا

 

!که هزار سال دوام مياره

 

ولي مت

هر کسي بايد زيارتگاه خودش رو بسازه

تو نمي توني واسه اونا بسازي، مت

 

اگه تو بسازيش، اون زيارتگاه تو ميشه، نه اونا

 

اگه اونا خرابش کنن همون لحظه که يه نقص توش پيدا کردن

تو اون نقص رو از من مي دوني، نه سارا؟

 

اونا بعد از ظهر ازت رو برگردوندند، مت

اونا نمي فهمن

 

من بهشون مي فهمونم

اونا بايد بفهمن

نطقم. نطقم کجاست؟

مت

مجبورشون مي کنم گوش کنن

!مت

!نطقم کجاست، بايد پيداش کنم

!بهشون مي فهمونم

مت، خواهش مي کنم هيجان زده نشو

اينجاست. همشو اينجا نوشتم

 

سارا

مسئله فقط پرونده نيست

خود خدا مورد محاکمه ست

اونا...اونا بايد بهم گوش بدن

اونا بهم گوش ميدن

 

اونا گوش ميدن عزيزم

 

مادر، اونا بهم خنديدن

آروم باش، عزيزم

نمي تونم تحمل کنم وقتي بهم مي خندن

اشکالي نداره، عزيزم

 

اشکالي نداره

 

اونا خنديدن

 

عزيزم

 

عزيزم

 

امتحان مي کنم، امتحان مي کنم
1, 2, 3, 4.

 

1, 2, 3, 4,
امتحان مي کنم

امتحان مي کنم, 1, 2, 3, 4.

 

1, 2, 3, 4

 

برام پيراهنه تميز آوردي؟

برت، من پدرم رو ترک کردم

 

من همه چيزو بهم ريختم، نه؟

 

تقصير تو نبود، راش

مي دونم بريدي چطوري مي تونه حرف ها رو بر عکس کنه

تقصير اون نبود

از همون اول بايد همين کار رو مي کردم

 

مي خوام

راش

 

مجبور نيستي بگي

 

خيلي خوشحالم که اينجايي

 

بيا، بشين

 

خوش اومدي دوباره به جبهه ي ما، خانم براون

 

اين چيه؟

(انانسياتور (اعلام کننده

 

خبر پراکني مي کنه؟

شيکاگوWGNمستقيماً مخابره مي کنه با

به محض اينکه هيئت منصفه برگشت

ما رأي هيئت منصفه رو اعلام مي کنيم

راديو

خدا، اين ديوارهاي زيادي رو مي ريزه

شما نبايد کلمه ي "خدا" رو روي راديو بگيد

به جهنم، چرا نگم؟

 

شما نبايد کلمه ي "جهنم" رو هم بگيد

 

پس اين يه منبعه بي خوديه سرگرميه

 

سرهنگ

 

يه اسباب بازيه کوچولو اونجاست که هيچوقت ازش استفاده نکردي

راديو

توش زمزمه مي کني، و اون براي ميليون ها نفر پخشش مي کنه

با بلند گوها

 

چي فکر مي کني؟

مي توني از صورتشون بخوني؟

 

همگي بلند شيد

 

گوش کنيد، گوش کنيد. دادگاه دوباره تشکيل شده

براي بررسي پرونده ي برترام کيتس

 

بسيار خوب. ادامه بده

 

خانم ها و آقايون، هري استربروک صحبت مي کنه

از دادگاه هيلزبورو

هم اکنون هيئت منصفه برگشته که رأي نهايي رو اعلام کنه

در مورد پرونده ي تاريخيه محاکمه ي ميمونِ هيلزبورو

قاضي بر کرسي نشسته

تا چند لحظه ي ديگه، مشخص ميشه که برترام کيتس

بي گناه شناخته ميشه يا گناهکار

اي کاش مي تونستم هيجان دادگاه رو توصيف کنم

عوامل شفاهي و حقوقي

يه لحظه لطفاً

لطفاً منتظر بمونيد

 

من از صبح دارم با معاون فرماندار تلفني صحبت مي کنم

روزنامه ها خيلي با ما مهربون نبوده اند

 

بچه هاي پايتخت فکر مي کنن که نمي تونه مضر باشه

 

اگه يه جورايي به اين قائله خاتمه مي دادي

 

يه دقيقه صبر کن جيسون، من تعهد دارم به قانون

البته که داري مرل

 

اما...اما فراموش نکن، جوجه رو آخر پاييز مي شمارند

 

آقايان عضو هيئت منصفه، آيا به رأي نهايي رسيديد؟

بله آقا، يعني قربان...رسيديم

 

رأي هيئت منصفه متفق القوله

برترام کيتس با اتهام وارده گناهکار محسوب ميشه

 

و بالاخره خانم ها و آقايون، رأي نهايي رو شنيديد

که توسط جناب قاضي کافِي قرائت شد

برترام کيتس، معلم، و متهم مشهور

در يکي از بزرگ ترين مشاجره هاي اخلاقي کشورمان

برترام کيتس گناهکار شناخته شد

قانون به اجرا گذاشته شد

 

ولي پيامد هاي عميق

اونچه که در اين دادگاه رخ داد فقط در آينده مشخص خواهد شد

ساکت لطفاً
نظم رو رعايت کنيد

منتظر بمونيد لطفاً

دادگاه هنوز جلسه رو خاتمه نداده

 

اينو از اينجا ببريد لطفاً

 

زنداني بلند شه

تا حکم دادگاه رو بشنوه

 

برت، مي خواي چيزي بگي

قبل از اينکه حکم رو اعلام کنم

 

قربان، من سخنران عمومي نيستم

 

من فصاحت بعضي از آقايوني که تو اين چند روز سخنانشون رو شنيديد، رو ندارم

من فقط يه معلمم

!ديگه نيستي

 

من يه معلم بودم

 

احساس مي کنم که

 

با قانون نا عادلانه اي متخلف شناخته شدم

 

در آينده ادامه خواهم داد، همونطور که در گذشته اين کارو کردم

از هر راهي که بتونم با اين قانون مخالفت مي کنم

 

برترام کيتس، اين دادگاه شما رو گناهکار اعلام مي کنه

بنا به ماده ي 37 قانون رفتار عمومي

اساسنامه ي 31428 محکوم هستيد

به پرداخت جريمه

 

و يا حبس

اما از آنجا که سوء پيشينه اي نداريد

و سابقه ي محکوميت در دادگاه نداشته ايد

 

دادگاه تصميم گرفته

 

شما رو به پرداخت جريمه اي محکوم کند به مبلغ

 

100دلار

 

قربان گفتيد 100 دلار؟

درسته

که اونم هزينه ي برگذاريه محاکمه بوده

ولي قربان، وکيل دعاوي اعتراض دارن

 

چرا اينقدر؟
موضوع محاکمه خيلي مهمه

 

دادگاه بايد مجازات شديدتري تعيين مي کرد

اعتراض دارم

 

تا اين خلاف کار مثالي بشه

...که به دنيا نشون بديم

يه دقيقه
يه دقيقه

ميزان جريمه، مايه ي نگرانيه من نيست

چون نمي خواد برترام کيتس بپردازه

اين يا هر مبلغ ديگه اي

اگه يه تک دلاري هم بود، اون پرداختش نمي کرد

ما از ديوان عاليه ايالت درخواست مي کنيم

 

که دادگاه اجازه بده طي 30 روز جريمه رو پرداخت کنيم

 

اجازه داده شد

 

پس دادگاه مبلغ 200 دلار رو تأييد مي کنه

که معادل هزينه ي برگذاريه محاکمه ست

بنابراين، ختم جلسه رو اعلام مي کنم

قربان، با اجازه ي دادگاه

من مايلم اين رو هم ثبت کنيد

 

چند نکته ي کوتاه که آماده کرده ام

من معترضم به اين

آقاي بريدي آزادند که هر چي مي خوان بخونن

 

طولاني، کوتاه يا هر چي

 

توي چادر در شاتاکوا يا کمپين سياسي

ولي کار ما تو هيلزبورو تموم شد

وکيل مدافع پيشنهاد ميکنه جلسه رو خاتمه بديم

ولي من چندتا نکته دارم

و ما همه دوست داريم اونا رو بشنويم آقا

ولي سرهنگ دراموند، کارشون رو عالي انجام دادن

مطمئنم هر کس که مايل باشه بعد از ختم جلسه مي مونه

تا آدرس شما رو دريافت کنه

بدين وسيله ختم دادگاه رو اعلام مي کنم

ختم نهايي

 

دوستان من، دوستان عزيزم

توجه بفرماييد لطفاً

 

شهروندان و دوستان مخاطب غايب

از تپه هاي مقدس صحراي سينا

...از روزگاران دور عهد عتيق قانوني آمده

 

...و اينجا، اينجا در اين دادگاه

...اينجا در اين دادگاه

نه، نه

از زماني که به کوه ها مي نگريستند

 

از زماني که به ياد مي ياره

که بدن انسان مشتاق بوده

که در ظلمت و نا اميدي گم بشه، و اينجا

در اين دادگاه

 

هنوز در ميان آتش و شمشير زنده ست

بستني شکلاتي، 5 سنت

!بستني شکلاتي

 

بستني شکلاتي، شيرينه مثل عسل

پولتو بيار اينجا
بستني شکلاتي

يه قانونه...

 

از تپه هاي مقدس صحراي سينا

از روزگاران دور عهد عتيق قانوني آمده

 

که پناه و محافظ ما بوده

 

و اينجا، اينجا در اين دادگاه

ما حمايت مي کنيم از

ايمان پدرانمان

که هنوز در ميان سياه چال و آتش و شمشير زنده ست

چگونه قلب هايمان مملو از شادي مي گردد؟

وقتي کلام با شکوه خداوند رو مي شنويم

ايمان پدرانمان، ايمان مقدس

...ما درست به سوي تو

 

...تا دم مرگ

 

!مت

!مت

 

!خدايا. مت

برش گردونيد. بذاريد نفس بکشه

 

خداوندا، براي ما يه معجزه بفرست

!و پيامبر مقدس ما رو نجات بده

يه دکتر خبر کنيد

 

نمي تونم دنيا رو تصور کنم

بدون متيو هريسون بريدي

قاصد بالتيمور رو برام بگيريد لطفاً

مي گن به خاطر چي مرده؟

به خاطرِ ورم سينه مرده

مرد بزرگي بود

 

مي تونم اسم تو رو هم تو اعلاميه ي ترحيم بنويسم؟

هر غلطي مي خواي بکن

هر چي دلت مي خواد بنويس

چطوري اعلاميه ي ترحيم مي نويسي براي مردي که

30ساله مرده؟

اپراتور

 

بگو ببينم، اون به وزير چي گفت؟

 

خودت مي دوني، بدرد مي خوره

اون خودش اعلاميه ي ترحيمش رو ارائه داد

کجا گذاشتيش؟

 

اينجاست

 

کتابش

گفتار هاي حکيمانه بود، نه؟

 

هر کس که خانه ي خودش را دچار مشقت کند

بايد باد را به ارث ببرد

و احمق نوکر هواي نفسش است

 

خوب

 

سرهنگ دراموند، ما محصول عجيبي رو از بي خدايان

امسال پرورش ميديم

 

مي دوني، هورن بک

حالم داره ازت بهم مي خوره

چرا؟

تو هيچوقت يه اسم رو بغل فعل نمي ذاري

مگه اينکه بخواي يه مزخرف بگي

مي دوني، اين حقه ي يه وکيل ويژه ست

متهم کردنه متهم کننده

به چي متهمم؟

 

عذاب وجدان

احساساتي در درجه ي اول

چرا؟، چون نمي خوام زندگيه يه نفر رو از بيخ پاک کنم؟

نه، چون مي دوني من در موردش چي فکر مي کردم

و منم مي دونم تو چي فکر مي کردي

 

پس بذار براي يه بي سواد سوگ واري نکنيم

 

چه خبره؟
هفته ي "مهرباني با خرافاتيون"ه؟

 

چرا بايد براش گريه کنيم؟

چون مُرده
نه

تازه، اون به اندازه ي کافي واسه خودش گريه کرد

تو زندگيش

رود خونه ي ملّيه

اشک هاي نبراسکا

اون ملت رو

مثل مي سي سي پي غرق کرد

 

خودت مي دوني اون چي بود

 

شعبده باز فريب کاره انجيل

يه وقتايي يه غول تو اون پيکر زندگي مي مرد

 

ولي مت بريدي گم شد

چون دنبال خدايه خيلي بلند

و خيلي دوري رفت

 

چرا؟
دو رو

متقلب

 

بي خدايي که به خدا باور داره

 

تو هم به اندازه ي اون مذهبي هستي

همه چيز گندمه واسه آسياب تو، نه؟

خوب، ادامه بده، آسياب کن

گذشته ي بريدي، آينده ي کيتس

خداي من، نمي فهمي

معني چيزي رو که امروز اينجا اتفاق افتاد؟

 

اونچه که امروز اينجا اتفاق افتاد هيچ معني اي نداشت

 

تو معني نداري

تو مثل يه شبه مي موني که يه روپوش خالي تنشه

و به همه چي پوزخند مي زنه

به هر چي که مردم احساس مي کنن يا مي خوان يا براش مبارزه مي کنن

 

دلم به حالت مي سوزه

 

دلت به حالم مي سوزه؟

...چيزي نيست که

چي تو رو دل گرم مي کنه؟

 

هر کسي يه رؤيايي داره

رؤيايه تو چيه؟

تو چي مي خواي؟

 

هيچي نمي خواي، نه؟

 

مردم يه ايده رو دوست دارن، فقط واسه اينکه بهش بچسبن

 

بدبخت بي چاره

 

تو تنهاي تنهايي

 

وقتي ميري به قبر، کسي اونجا نخواهد بود

که رو سرت علف بذاره

 

کسي برات گريه نمي کنه، هيچکي برات لعنتم نمي فرسته

 

تو تنهاي تنهايي

 

تو اشتباه مي کني، هنري

 

تو اونجا خواهي بود

 

تو اون کسي

 

چه کسِ ديگه اي از حقِ من براي تنها بودن دفاع مي کنه؟

 

ترجمه و زيرنويس: فرهاد سرشين
kurdistan_invisible_country@yahoo.com

 

.ويرايش و زمان بندي: محمد ب
prince_of_peace66@yahoo.com

 

::. WwW.RapidBaz.Org .::